جدول جو
جدول جو

معنی داروگیا - جستجوی لغت در جدول جو

داروگیا
هر گیاهی که خاصیت دارویی داشته باشد، گیاه دارویی، دارویی که از گیاه به دست آید
تصویری از داروگیا
تصویر داروگیا
فرهنگ فارسی عمید
داروگیا
گیاه دارویی، دارویی که از گیاهان بدست آید:
چو عیسی هر که دارد توتیایی
ز هر بیخی کند داروگیایی،
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داروسای
تصویر داروسای
کسی که دارو می ساید، سایندۀ دارو، هاون یا ظرف دیگر که در آن دارو بکوبند یا بسایند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داروگر
تصویر داروگر
داروساز، داروفروش
فرهنگ فارسی عمید
دهی از دهستان لارشا بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در 80 هزارگزی جنوب بمپور و کنار راه مالرو چانف به کشیک واقع و محلی است کوهستانی، گرمسیر مالاریائی، سکنۀ آن 200 تن آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات، برنج، خرما، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
سایندۀ دارو، کوبندۀ دارو، هاون، ظرفی که در آن مواد دارویی را بکوبند و بسایند و بیامیزند
لغت نامه دهخدا
حشیشهالداخس، رجوع به فارنوخیا شود
لغت نامه دهخدا
(غَ / غِ)
شبگردی و پاسبانی، حکومت و نظارت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از داروغگی
تصویر داروغگی
عمل و شغل داروغه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارو گیر
تصویر دارو گیر
جاه و جلال و شوکت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داروگیر
تصویر داروگیر
توقیف و مقید کردن اشخاص، جنگ جدال هنگامه معرکه
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی شده از گیاهان ازگیل درختچه ای از تیره گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داروگر
تصویر داروگر
داروساز داروفروش
فرهنگ لغت هوشیار
نگهبان خانه یا اداره، محافظ قریه یا شهر، بزرگتر هر صنف و دسته سر دسته نگهبانان کلانتر، کد خدای ده جمع داروغگان
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره سوسنیها و از دسته مارچوبه ها که گیاهی علفی و بالارونده و پایا وزیبا است. ارتفاعش بین 70 تا 90 سانتیمتر و دارای شاخه های تقریبا چوبی و صاف است که بحالت وحشی در غالب آب و هواها تکثیر حاصل کرده است وبسبب زیبابودن مورد توجه و پرورش قرار میگیرد. برروی ساقه های نازک واستوانه یی شکل این گیاه خطوط بسیار ظریف قابل تشخیص است. برگهای آن بصورت فلسهایی است که از بغل آنها شاخه های باریک و دراز بصورت دسته های 3 تا 8 تایی برنگ سبز دورهم گرد آمده از نظر شکل ظاهری به برگهایی نازک و ظریف شباهت دارند. گلهای مارچوبه در فاصله ماههای خرداد و تیر ظاهر میشوند و وضع آویخته ورنگ سبز مایل بزرد دارند. میوه اش قرمز و زیبا و محتوی دانه های متعدد است. ساقه های مارچوبه از سبزیهای خوراکی لذیذ و مطلوب است. از ساقه زیر زمینی این گیاه استفاده دارویی نیز بعمل میاید (دارای اثر مدر است)، از این گیاه در حدود 40 گونه شناخته شده که همه متعلق بنواحی گرم و معتدل کره زمینند. در ترکیب انساج این گیاه مواد مختلف از قبیل رزین قند مانیت آسپاراژین و املاح پتاسیم و غیره موجود است هلیون: کشک کشک الماز اسفرک اسفراج اسفاراج سپارک تاکرون خشب الحیه یرموع هلیوم جنجل ضغبوس اسفرج اسپراغس اسفرغس یرامیع صوف الحیر صمد اسفراک مار گیاه: گیرم که مارچوبه کند تن بشکل مار کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست ک (خاقانی. عبد. 590)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داروزین
تصویر داروزین
((وِ زِ))
نرده ای که جلو اتاق یا ایوان درست کنند، تکیه گاه، طارمی، دارافزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داروگر
تصویر داروگر
((گَ))
داروساز، داروفروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
Medicinal, Pharmaceutical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
médicinal, pharmaceutique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medicinaal, farmaceutisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
tıbbi, farmasötik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
약용의 , 제약의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
医薬的な , 薬の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
רפואי , פרמצבטי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
औषधीय , औषधीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
obat, farmasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
медицинский , фармацевтический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medizinisch, pharmazeutisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medicinal, farmacéutico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medicinale, farmaceutico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medicinal, farmacêutico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
药用的 , 药品的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
leczniczy, farmaceutyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
лікарський , фармацевтичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
ya dawa, dawa
دیکشنری فارسی به سواحیلی