جدول جو
جدول جو

معنی دارلم - جستجوی لغت در جدول جو

دارلم
نوعی گیاه خاردار و رونده که بر درختان پچید
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ)
محلی است در مغرب کرمانشاهان که ایل ’جاف’ در آن ساکن اند. رجوع به جغرافیای تاریخی غرب ایران ص 160 شود
لغت نامه دهخدا
دژی در مصر که در نزدیکی غزه و در فاصله شش هزارگزی دریا قرار دارد، (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد. که در شانزده هزار و پانصدگزی شمال خاوری مهاباد و سه هزارگزی خاور راه شوسه مهاباد به ارومیه واقع و محلی است جلگه، معتدل مالاریایی. سکنۀآن 812 تن است. آب آن از رود خانه مهاباد و چشمه و محصول عمده اش غلات، توتون، حبوبات، صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی گلیم بافی است. راه مالرو و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نام شهری واقع در ایالت هلند شمالی است که بوسیلۀ راه آهن فرعی به آمستردام وصل میشود. همچنین با تراموای الکتریکی و بخاری به زانت وورت و لیدن وآمستردام و آلکمار... می توان رفت، جمعیت هارلم بنابه آمار سال 1947 میلادی بالغ بر 195312 تن بوده است
مر دو، دریاچۀ قدیمی هلند واقع در میان هارلم و آمستردام و لید بود که در ظرف سه سال از 1837 تا 1840 مصنوعاً خشک شد
لغت نامه دهخدا
(رِ)
درختی صحرایی مانند درخت کنار. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
انواع تلم گالشی که ساقه ی درختان را تهی کرده و مورد استفاده
فرهنگ گویش مازندرانی