جدول جو
جدول جو

معنی دارشیشعان - جستجوی لغت در جدول جو

دارشیشعان
درختی کوتاه و خاردار با پوست سرخ رنگ و خوش بو و گل های زرد که پوست آن در طب قدیم برای تسکین درد دندان به کار می رفته
فرهنگ فارسی عمید
دارشیشعان
درختی سطبر و خاردار و پوست آن به قرفه ماند، لیکن از آن گنده تر و سرخ تر میشود، اگر قدری از آن سحق کنند و با سرکه بسرشند و بر دندان نهند، درد را فرونشاند و قدری از چوب آن زنان بخود برگیرند، فرزندی که در شکم مرده باشد، بیفتد، (برهان)، سنبل هندی، دارشیعان هم گفته اند بحذف شین دوم، (برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان عثمانوند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در پنجاه هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه و شش هزارگزی سرجوب، محلی است کوهستانی و سردسیر که سکنۀ آن 185 تن است، آب آن از رود خانه آهودان و محصول آنجا غلات، لبنیات، میوه جات و شغل اهالی زراعت و گله داری و تهیه ذغال هیزم است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا