جدول جو
جدول جو

معنی دارزنگنه - جستجوی لغت در جدول جو

دارزنگنه
(زَ گِنِ)
دهی است از دهستان ازگله گرمسیر قبادی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان و اقع در 9هزارگزی جنوب باختری از گله. یک هزارگزی راه فرعی از گله بسر پل ذهاب. محلی دامنه و گرمسیر و سکنۀ آن 200 تن. آب از چشمه و محصول آنجا غلات، حبوبات، برنج، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. زمستان در حدود یکصد خانواراز ایل قبادی برای تعلیف احشام و زراعت به اطراف این ده میروند. در دو محل بفاصله یک هزارگز به علیا وسفلی مشهور است. (از فرهنگ جغرافیا یی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ)
شهرکی است (در ماوراءالنهر) از گرد او خندق است و از حدود چغانیان است و از وی پای تابه خیزد و گلیمینه و بساط پشمین. (حدود العالم ص 67). رجوع به دارزنج شود
لغت نامه دهخدا
از وسایل نخ ریسی سنتی
فرهنگ گویش مازندرانی