دهی از دهستان اردوغش بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. دوازده هزارگزی شمال قدمگاه. کوهستانی معتدل و دارای 230 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه. محصول آن غلات، بن شن، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان اردوغش بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. دوازده هزارگزی شمال قدمگاه. کوهستانی معتدل و دارای 230 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه. محصول آن غلات، بن شن، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
خانه ستم. خانه ستمگر. بیشتر بشهرها یا جاهایی که مردم آن یا فرمانروایان آن ستمگری و ناسازگاری کنند گفته میشود: چون ز دارالظلم شروان ناتوانش یافتی شربت عدلش مصفا دادی، احسنت ای ملک. خاقانی
خانه ستم. خانه ستمگر. بیشتر بشهرها یا جاهایی که مردم آن یا فرمانروایان آن ستمگری و ناسازگاری کنند گفته میشود: چون ز دارالظلم شروان ناتوانش یافتی شربت عدلش مصفا دادی، احسنت ای ملک. خاقانی
آتشی بوده است که اعراب برای مراقبت حال مارگزیدگان و مجروحی که خون از او میرفت و تازیانه خوردگان و سگ گزیدگان می افروخته اند و برگرد آن آتش شب زنده داری می کردند تا مجروح و آسیب رسیده بخواب نرود و هلاک نشود. رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 162 و صبح الاعشی ج 1 ص 410 شود
آتشی بوده است که اعراب برای مراقبت حال مارگزیدگان و مجروحی که خون از او میرفت و تازیانه خوردگان و سگ گزیدگان می افروخته اند و برگرد آن آتش شب زنده داری می کردند تا مجروح و آسیب رسیده بخواب نرود و هلاک نشود. رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 162 و صبح الاعشی ج 1 ص 410 شود
ستمگاه خانه ستم سرای ظالم (غالبا به شهر ها یا جاها یی که مردم یا فرمانروایان آن ستمگرند اطلاق شود) : (چون زدار الظلم شروان ناتوانیش یافتی شربت عدلش مصفا داری احسنت ای ملک) (خاقانی)
ستمگاه خانه ستم سرای ظالم (غالبا به شهر ها یا جاها یی که مردم یا فرمانروایان آن ستمگرند اطلاق شود) : (چون زدار الظلم شروان ناتوانیش یافتی شربت عدلش مصفا داری احسنت ای ملک) (خاقانی)