دارالحکومهدارُالحُکُومَه جای اقامت حاکم یا فرماندار، ادارۀ فرمانداری، سرای حاکم ادامه... جای اقامت حاکم یا فرماندار، ادارۀ فرمانداری، سرای حاکم تصویر دارالحکومه فرهنگ فارسی عمید
دارالحکومه (رُلْ حُ مَ) سرای حاکم، محل حکومت کردن. رجوع به دارالجلال و دارالخلافه شود ادامه... سرای حاکم، محل حکومت کردن. رجوع به دارالجلال و دارالخلافه شود لغت نامه دهخدا
دارالحکومه فرمانسرا فرمانداری استانداری ادامه... فرمانسرا فرمانداری استانداری تصویر دارالحکومه فرهنگ لغت هوشیار