جدول جو
جدول جو

معنی دارالحدث - جستجوی لغت در جدول جو

دارالحدث
(رُلْ حَ دَ)
آبریزگاه. مستراح. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دارالحرب
تصویر دارالحرب
سرزمین دشمن که در آنجا جنگ کنند، شهر دشمن، سرزمین های خارج از ممالک اسلامی را می گفتند که با مسلمانان در جنگ بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالحزن
تصویر دارالحزن
خانه و محلی که اهل آن دچار غم واندوه باشند، بیت الحزن، خانۀ غم واندوه
فرهنگ فارسی عمید
(رُلْ حِمْ مِ)
به مصر است و ابراهیم بن حجاج حمصی منسوب به دارالحمص است چه در آنجا سکونت داشت. (منتهی الارب). سمعانی ابراهیم بن حجاج را حمصی به معنی نخودفروش دانسته است و بنابراین، تعریف منتهی الارب درست نمینماید. زیرا حمص به معنی نخود است
لغت نامه دهخدا
(رُلْ حَ زَ)
وادی اندوهناک و دلگیر. (ناظم الاطباء). رجوع به بیت الحزن شود
لغت نامه دهخدا
(رُلْ حَ)
جایی که در آن جنگ باید کرد، کشور کفار که مطیع اسلام نباشند. چون اینچنین ملک لایق غزا کردن است، دارالحرب گفتند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رُلْ اَ دَ)
مجلس علم و فضل. (شرفنامۀ منیری) ، مدرسه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دار الحدث
تصویر دار الحدث
آبریزگاه جایی آبریزگاه مبال مستراح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالحزن
تصویر دارالحزن
اندوهکده سرای اندوهناک بیت الحزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالحزن
تصویر دارالحزن
((رُ لْ حُ))
سرای اندوهناک، بیت الحزن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارالادب
تصویر دارالادب
((رُ لْ اَ دَ))
مدرسه، مجلس ادب و دانش
فرهنگ فارسی معین