جدول جو
جدول جو

معنی دائق - جستجوی لغت در جدول جو

دائق
(ءِ)
گول، و منه: احمق دائق مائق، یعنی سخت گول، متاع دائق مائق، متاع که قیمت ندارد جهت ارزانی یا ناروائی آن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
دائق
گول نادان
تصویری از دائق
تصویر دائق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دائن
تصویر دائن
وام دهنده، وام خواه، بستانکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حدائق
تصویر حدائق
حدیقه ها، باغ ها، بوستان ها، جمع واژۀ حدیقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دافق
تصویر دافق
جهنده و ریزنده، ویژگی آبی که به شدت از جایی بریزد و جاری شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دائم
تصویر دائم
جاوید، پایدار، همیشه، همواره، پیوسته
فرهنگ فارسی عمید
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حدیقه. (دهار). (ترجمان عادل منسوب به جرجانی). باغهای پردرخت که گرد آنها دیوار باشد. (غیاث اللغات). بستانها که دیوار دارد. (دهار) : در حدائق جد وهزل و حقایق فضایل و فضل ریان گشته. (ترجمه تاریخ یمینی ص 281). این رسالۀ که لمعه ای است از بوارق بیان و حدائق بنان او ایراد کرده میشود. (ترجمه تاریخ یمینی نسخۀ خطی ص 234)
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
حدائق معلقۀ بابل یا حدائق معلقۀ سمیرامیس در بابل قدیم. یکی از عجائب هفتگانه جهان است: و حدائق معلقه هفت باغ یکی از بر دیگر منسوب به بابلیان در انجمن بساتین و باغات و چمن حدائق و جنات که هریک بهشت را بحقیقت از نزاهت وخوشی چشم و چراغ است. (ترجمه محاسن اصفهان آوی).
- حدائق معلقۀ بابل، دسته ای از نقاض است که بشکل تل های مربع میباشد و تقریباً وسط تودۀ عظیم تپه هائی که از شمال بجنوب قرار دارند، طول ساحل شرقی فرات را فرا گرفته است. این خرابه ها
از آن شهر باستانی بابل است و قصر بیرس نمرود در همین محل واقع است. حدائق معلقه مشهور متصل بقصر شاهی بوده است حدائق مزبور منسوب به نبوکدنصر (بخت نصر) دوم (604-562 قبل از میلاد) است. و گویند وی باغهارا برای زن خود سمیرامیس برتپه های مصنوع که بهیأت تپه های طبیعی مینمود بساخت از آنرو که منشاء سمیرامس کشوری کوهستانی بود. این باغها از جملۀ عجائب سبعۀ عالم محسوب میگردید و دارای سطحه هائی بود که بستون تکیه داشت و روی آن، با هزینۀ بسیار درختان بلندنایاب باغها را جا داده بودند بقول هرودتس باغهای معلق، مربع شکل بود و بواسطۀ طاقها تخمیناً به اندازۀ 75 گام از سطح زمین ارتفاع داشت. طول هریک از جوانب آنها 400 گام بود و درسطوح آنها همه نوع درختان بزرگ و گیاهان خوش منظر کاشته بودند و بعض درختان آن تناور گردیده قطرشان به دوازده گام می رسد یکی از چیزهای شایان توجه خرابه های بابل، درختی کهن سال است که در صد قدمی مغرب محلی که مجسمۀ شیر را یافته اند دیده شده. این درخت که کپل تصویر آنرا منتشر کرده، گویند یکی از بقایای درختان حدائق معلقه است و آن بعقیدۀ اینورت از انواع اثل (شوره گز) میباشد. (شمارۀ هفت از دکتر معین ص 19) و رجوع به عجائب سبعه شود
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
نام کنیزکی است و او بر کف خویش بحناء نگاشته بود:
لیس حسن الخضاب زین کفی
حسن کفی زین ٌ لکل ّ خضاب
لغت نامه دهخدا
(وَ ءِ)
جمع واژۀ ودیقه. (منتهی الارب). رجوع به ودیقه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دائث
تصویر دائث
ریشه بن پایه چپ چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائس
تصویر دائس
خرمنگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائر
تصویر دائر
برقرار، گردنده گردنده، گردش کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائخ
تصویر دائخ
شب تاریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائب
تصویر دائب
رنجمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تائق
تصویر تائق
آرزومند، شایق، مشتاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائق
تصویر شائق
مایل، راغب، مشتاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائم
تصویر دائم
همیشه آرمیده و ساکن، همواره، پیوسته، باقی، متصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضائق
تصویر ضائق
تنگ (اسم مونث) کم وسعت تنگ ضیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائص
تصویر دائص
دزد، کسی که پیروی و الیان و حکام کند و گرد چیزی بگردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داهق
تصویر داهق
مالامال، پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائن
تصویر دائن
قرض دهنده، وام دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائی
تصویر دائی
برادر مادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانق
تصویر دانق
نادان، ضعیف و فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داحق
تصویر داحق
گول، خرمای زرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دامق
تصویر دامق
تباه بی خیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دافق
تصویر دافق
جهنده، ریزنده، آب جهیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائق
تصویر سائق
راننده پس زننده سوق دهنده راننده ترغیب کننده محرک جمع سواق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائق
تصویر زائق
رنگ کار رنگرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رائق
تصویر رائق
ناشتا، ناب، پالوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذائق
تصویر ذائق
چشنده مزه گیرنده. چشنده مزه سنج
فرهنگ لغت هوشیار
جمع دقیقه، خرد ه ها خرده های باریک، دم ها جمع دقیقه. نکات باریک خرده ها: دقایق نظری و علمی، یک شصتم های ساعت دقیقه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بائق
تصویر بائق
سختی و بلا رسیده، یورش کننده، ستم کشنده، هالک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدائق
تصویر حدائق
باغهای پر درخت که گرد آنها دیوار باشد، بستانها که دیوار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طائق
تصویر طائق
پر گر (طوق)، سنگ
فرهنگ لغت هوشیار