جدول جو
جدول جو

معنی داءالقمل - جستجوی لغت در جدول جو

داءالقمل
(ئُلْ قُمْ مَ)
تولید قمل در بدن. شپشک
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ئُلْ)
علتی که ساق برآماسد و سخت شود. بیماری باشد که همه ساق بیاماسد و بزرگ و سطبر شود و گاه باشد که در جای دیگر تن پیدا آید. بیماری که ساق از آن بیاماسد و سخت شود. (دستور اللغۀ ادیب نطنزی). پاغره. پاغر. پیل پا. کلن. مرضی که ساق و قدم بزرگ شود و رنگش مایل بسیاهی و شبیه بپای پیل گردد و سبب آن ماده سوداوی است. (غیاث). علتی است که پای مردم سطبر شود هم بسبب فراخ شدن رگها و فرود آمدن یا بسببی از سببهای دوالی یا بسببی از سببهای نقرس و مادۀ این علت همچون (کذا و ظ: خلط) بلغمی و سودایی بود و بدین سبب است که مادۀغذا گردد (کذا) و ساق و قدم جمله سطبر شود چنانکه بپای پیل ماند و داءالفیل بدین سبب گویند و نخست که این علت پدید آید پای سرخ بود پس رنگ بگرداند و تیره شود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). هو زیاده فی القدم علی نحوما یعرض فی عروض الدوالی فیغلظ القدم و یکثفه و قد یکون لخلط سوداوی و هوالاکثر و قد یکون لخلط بلغمی غلیظ و قد یعرض فی اسباب عروض الدوالی و من الدم الجید اذا انزل کثیرا و اغتذی الرجل به اغتذاء ما و یکون اولا احمر ثم یسود و سببه شدهالامتلاء و ضعف العضو لکثرهالحراره و شده جذبه لشدهالحراره الهائجه من الحرکه و یعین علیه الاحوال المعینه علی الدوالی (کتاب سوم قانون ابوعلی ص 315). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: داء فیل نزد اطبا زیادتی است که در پای آدمی و ساق او آشکار می شود بواسطۀ کثرت نزول خون سوداوی یا خون غلیظ یا بلغم لزج. و گاه قدم و ساق پا زخم شود و گاهی هم بدون زخم بروز کند. علت تسمیه به این اسم آن است که پای آدمی مانند پای پیل شود و یا آنکه این بیماری اغلب عارض پیلان شود. آقسرائی گوید: فرق بین این بیماری و دوالی هر چند از یک ماده میباشند آن است که دردوالی بمادۀ ردیئه تغذیه نمیکند و آن ماده را نمی پذیرد و استخوان هم جز در عروق آشکار نگردد - انتهی. و نیز رجوع به تذکرۀ ضریر انطاکی جزء 2 ص 94 شود
لغت نامه دهخدا
(ئُسْ سَ مَ)
داءالحیه. بیماری پوست که در آن جلد حالت شاخی گیرد و خشک و پوسته پوسته شود چون فلس ماهی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دا القمل
تصویر دا القمل
بیماری شپشک، سرایت شپشک بیدن
فرهنگ لغت هوشیار