کج، خمیده، خم شده، برای مثال الا تا ماه نو خیده کمان است / سپر گردد مه داه و چهارا (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۳) ویژگی پشم و پنبۀ زده شده، برای مثال وجود آتش، جهان چون پشم خیده / نمانده پشم و آتش آرمیده (عطار۱ - ۱۵۵)
کج، خمیده، خم شده، برای مِثال الا تا ماه نو خیده کمان است / سپر گردد مه داه و چهارا (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۳) ویژگی پشم و پنبۀ زده شده، برای مِثال وجود آتش، جهان چون پشم خیده / نمانده پشم و آتش آرمیده (عطار۱ - ۱۵۵)
شخصی که در کنجی ورخنه ای پنهان شده باشد. (ناظم الاطباء) : می بینم از این مرتبه خورشید فلک را چون شب پره در سایۀ حفظتو خزیده. انوری. ، در جسته. (صحاح الفرس) : مشتری دلالت دارد بر... سطبربینی بیرون خزیده رخ بزرگ چشم. (التفهیم)
شخصی که در کنجی ورخنه ای پنهان شده باشد. (ناظم الاطباء) : می بینم از این مرتبه خورشید فلک را چون شب پره در سایۀ حفظتو خزیده. انوری. ، دَر جَستَه. (صحاح الفرس) : مشتری دلالت دارد بر... سطبربینی بیرون خزیده رخ بزرگ چشم. (التفهیم)