- خیزاب
- موج
معنی خیزاب - جستجوی لغت در جدول جو
- خیزاب
- موج کوهه آب
- خیزاب
- موج، کوهه آب
- خیزاب
- موج آب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جهنده، موج کوهه آب، ریشه ای که بهر طرف پنجه انداخته باشد
خیزانیدن، خیزنده، در حال برخاستن، برخاستن
مایعی بی رنگ و تندبو که فلزات را (غیر از طلا و برخی فلزات کمیاب دیگر) حل می کند، در طب و صنعت به کار می رود. استنشاق بخار آن خطرناک است، تندآب، اسیدنیتریک، اسیدازتیک، جوهر شوره
تیزاب سلطانی: در علم شیمی مخلوط اسیدنیتریک و اسیدکلریدریک که می تواند طلا و طلای سفید را حل کند
تیزاب سلطانی: در علم شیمی مخلوط اسیدنیتریک و اسیدکلریدریک که می تواند طلا و طلای سفید را حل کند
آب راهه آب گذر، ناودان، جمع مازیب موازیب میازیب
اسیدنیتریک، مایعی است بی رنگ و تندبو، همه فلزات غیر از طلا را آب می کند، اگر با اسیدکلریدریک آمیخته شود، تیزآب سلطانی می شود که طلا را هم آب می کند
جهنده
آب راهه، آب گذر، ناودان، جمع مآزیب، موازیب، میازیب
ناودان، آبراهه