دست خدا. (یادداشت مؤلف) : خوانده اند از لوح دل شرح مناسک بهر آنک در دل از خط یداﷲ صد دبستان دیده اند. خاقانی. ، کمک و احسان و نعمت و لطف و قدرت خدا: یداﷲ مع الجماعه. یداﷲ فوق ایدیکم. (یادداشت مؤلف) ، (اصطلاح پزشکی) دوایی است از خون بز کرده که سنگ مثانه را بریزاند. (بحر الجواهر). نام علاجی برای بیماری حصاه. (یادداشت مؤلف). خون بز چهارساله که در اول پاییز گرفته باشند. (تحفۀ حکیم مؤمن)
دست خدا. (یادداشت مؤلف) : خوانده اند از لوح دل شرح مناسک بهر آنک در دل از خط یداﷲ صد دبستان دیده اند. خاقانی. ، کمک و احسان و نعمت و لطف و قدرت خدا: یداﷲ مع الجماعه. یداﷲ فوق ایدیکم. (یادداشت مؤلف) ، (اصطلاح پزشکی) دوایی است از خون بز کرده که سنگ مثانه را بریزاند. (بحر الجواهر). نام علاجی برای بیماری حصاه. (یادداشت مؤلف). خون بز چهارساله که در اول پاییز گرفته باشند. (تحفۀ حکیم مؤمن)
ابن علی بن منصور، مکنی به ابوالفتح و مشهور به ابن الکیال، از علمای قرائت و از فقهای حنفی قرن ششم و از اهالی واسط است به سال 502 هجری قمری ولادت یافت و در 586 به واسط درگذشت مدتی قضاوت بصره و سپس واسط را به عهده داشت. او راست: المفیده در قراآت عشر. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 353). و نیز رجوع به غایهالنهایه ج 2 ص 339 و الجواهرالمضیئه ج 2 ص 198 شود ابن محمد بن محمد بن عبدالکریم الشیبانی الجزری، مکنی به ابوالفتح و ملقب به ضیأالدین و معروف به ابن الاثیر. رجوع به ابن الاثیر شود
ابن علی بن منصور، مکنی به ابوالفتح و مشهور به ابن الکیال، از علمای قرائت و از فقهای حنفی قرن ششم و از اهالی واسط است به سال 502 هجری قمری ولادت یافت و در 586 به واسط درگذشت مدتی قضاوت بصره و سپس واسط را به عهده داشت. او راست: المفیده در قراآت عشر. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 353). و نیز رجوع به غایهالنهایه ج 2 ص 339 و الجواهرالمضیئه ج 2 ص 198 شود ابن محمد بن محمد بن عبدالکریم الشیبانی الجزری، مکنی به ابوالفتح و ملقب به ضیأالدین و معروف به ابن الاثیر. رجوع به ابن الاثیر شود
ابن شریف الدین عبدالله شوشتری. رجوع به قاضی نورالله شوشتری و نیز رجوع به الاعلام زرکلی ج 9 ص 30 و شهداءالفضیله ص 171 و امل الاّمل، ذیل منهج المقال ص 152 و روضات الجنات ص 730 و الذریعه ج 1 ص 391 و ج 2 ص 369 و ج 4 ص 53 و ج 7 ص 19 و مفتاح الکنوز ج 1 ص 28 و صبح گلشن ص 560 شود
ابن شریف الدین عبدالله شوشتری. رجوع به قاضی نورالله شوشتری و نیز رجوع به الاعلام زرکلی ج 9 ص 30 و شهداءالفضیله ص 171 و امل الاَّمل، ذیل منهج المقال ص 152 و روضات الجنات ص 730 و الذریعه ج 1 ص 391 و ج 2 ص 369 و ج 4 ص 53 و ج 7 ص 19 و مفتاح الکنوز ج 1 ص 28 و صبح گلشن ص 560 شود
ساوه ای (قاضی...)، متخلص به نور. از شاعران قرن نهم هجری است. او راست: دردا که ندارد خبر آن سیم بر از من من بی خبر از خویشم و او بی خبر از من. (از فرهنگ سخنوران) (صبح گلشن ص 557) نصر پوری. از پارسی گویان هند است. او راست: پیچ و تاب دردمن بر گوش دریا گر خورد موج نتواند که بیند روی دریا بازپس. رجوع به مقالات الشعراء ص 821 و فرهنگ سخنوران شود
ساوه ای (قاضی...)، متخلص به نور. از شاعران قرن نهم هجری است. او راست: دردا که ندارد خبر آن سیم بر از من من بی خبر از خویشم و او بی خبر از من. (از فرهنگ سخنوران) (صبح گلشن ص 557) نصر پوری. از پارسی گویان هند است. او راست: پیچ و تاب دردمن بر گوش دریا گر خورد موج نتواند که بیند روی دریا بازپس. رجوع به مقالات الشعراء ص 821 و فرهنگ سخنوران شود
این دیر در حیره است و آن را نعمان بن منذر ابوقابوس در ایام حکومت خود ساخته و در بین دیرهای حیره از لحاظ ساختمان زیباتر و از لحاظ خوشی آب و هوا بهتر از آن وجود ندارد. (از معجم البلدان)
این دیر در حیره است و آن را نعمان بن منذر ابوقابوس در ایام حکومت خود ساخته و در بین دیرهای حیره از لحاظ ساختمان زیباتر و از لحاظ خوشی آب و هوا بهتر از آن وجود ندارد. (از معجم البلدان)
مخفف شاه باش یا شادباش، شاه یا شادباش گفتن. تهنیت کردن. گفتن به داماد یا عروس یا حاکم نو یا تازه واردی شاه باش یا شادباش: بلیس کرد ورا دست بوسه و شاباش نشست پیش وی اندر به حرمت و تعظیم. سوزنی. ، توسعاً، نثار کردن زر و سیم و شکر و گهر بر سر عروس یا داماد یا پادشاه یا حاکم و تازه واردی بزرگ. و رجوع به شاباش شود
مخفف شاه باش یا شادباش، شاه یا شادباش گفتن. تهنیت کردن. گفتن به داماد یا عروس یا حاکم نو یا تازه واردی شاه باش یا شادباش: بلیس کرد ورا دست بوسه و شاباش نشست پیش وی اندر به حرمت و تعظیم. سوزنی. ، توسعاً، نثار کردن زر و سیم و شکر و گهر بر سر عروس یا داماد یا پادشاه یا حاکم و تازه واردی بزرگ. و رجوع به شاباش شود
ابن احمد شهاب الدین احمد بن زین الدین امامی رومی حنفی. از دانشمندان قرن نهم هجری بود. او راست: 1- انیس العارفین. 2- منهاج الرشاد (به فارسی). 3- بهجهالتواریخ (به فارسی) که به سال 861 ق. تألیف کرده است. وی به سال 894 هجری قمری درگذشت. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ص 419) (از یادداشت مؤلف)
ابن احمد شهاب الدین احمد بن زین الدین امامی رومی حنفی. از دانشمندان قرن نهم هجری بود. او راست: 1- انیس العارفین. 2- منهاج الرشاد (به فارسی). 3- بهجهالتواریخ (به فارسی) که به سال 861 ق. تألیف کرده است. وی به سال 894 هجری قمری درگذشت. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ص 419) (از یادداشت مؤلف)
دهی است از بخش بستان آباد شهرستان تبریز با 989 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) ، آشکار کردن عورت. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اندام نهانی آشکارا کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، رسیدن هنگام موی برکندن از پوست. (ناظم الاطباء). هنگام مو برکندن شدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، گذرانیدن تیرانداز تیر را از نشانه. بشتاب نیزه زدن کسی را. (از ناظم الاطباء) ، افتادن بار نخله بعد از بزرگ شدن. (از اقرب الموارد)
دهی است از بخش بستان آباد شهرستان تبریز با 989 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) ، آشکار کردن عورت. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اندام نهانی آشکارا کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، رسیدن هنگام موی برکندن از پوست. (ناظم الاطباء). هنگام مو برکندن شدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، گذرانیدن تیرانداز تیر را از نشانه. بشتاب نیزه زدن کسی را. (از ناظم الاطباء) ، افتادن بار نخله بعد از بزرگ شدن. (از اقرب الموارد)
درویش بابا خیرالله، چون سلطان مراد از ظاهر ساوه کوچ فرمود هوس تسخیر سایر ممالک موروثی کرده بجانب تبریز نهضت نمود و الوند نیز بجانب او متوجه گشته نواحی صاین قلعه را معسکر ساخت و سلطان مراد به چهارفرسخی اردوی پسرعم رسیده بخیال قتال علم اقامت برافراخت، در این اثنا درویشی نیکخواه که موسوم بود به باباخیرالله بآن دو پادشاه ملاقات کرده نصایح سودمند و مواعظ دلپسند بگوش هوش ایشان رسانید و از وخامت عاقبت مخالفت تحذیر نموده هر دو را بصلح و صفا مایل گردانید. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 446)
درویش بابا خیرالله، چون سلطان مراد از ظاهر ساوه کوچ فرمود هوس تسخیر سایر ممالک موروثی کرده بجانب تبریز نهضت نمود و الوند نیز بجانب او متوجه گشته نواحی صاین قلعه را معسکر ساخت و سلطان مراد به چهارفرسخی اردوی پسرعم رسیده بخیال قتال علم اقامت برافراخت، در این اثنا درویشی نیکخواه که موسوم بود به باباخیرالله بآن دو پادشاه ملاقات کرده نصایح سودمند و مواعظ دلپسند بگوش هوش ایشان رسانید و از وخامت عاقبت مخالفت تحذیر نموده هر دو را بصلح و صفا مایل گردانید. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 446)
خدا بیامرزاد... یا غفرالله ذنوبه. خدا گناهانش را بیامرزاد، یا غفرالله لک. خدا (گناهان) ترابیامرزاد، یا غفر الله له. خدا (گناهان) او را بیامرزاد، یا غفر الله له ولو الدید. خدا (گناهان) او و پدر و مادرش را بیامرزادخ
خدا بیامرزاد... یا غفرالله ذنوبه. خدا گناهانش را بیامرزاد، یا غفرالله لک. خدا (گناهان) ترابیامرزاد، یا غفر الله له. خدا (گناهان) او را بیامرزاد، یا غفر الله له ولو الدید. خدا (گناهان) او و پدر و مادرش را بیامرزادخ
لفظی است که مردان هنگام ورود به خانه گویند، تا اگر زن نامحرم در خانه هست روی خود را بپوشاند، لفظی است که هنگام ورود شخص محترمی به مجلسی گویند و آن علامت بزرگداشت و احترام اوست، کلمه ختم مجلس سوگواری
لفظی است که مردان هنگام ورود به خانه گویند، تا اگر زن نامحرم در خانه هست روی خود را بپوشاند، لفظی است که هنگام ورود شخص محترمی به مجلسی گویند و آن علامت بزرگداشت و احترام اوست، کلمه ختم مجلس سوگواری