جدول جو
جدول جو

معنی خَطِيب - جستجوی لغت در جدول جو

خَطِيب
سخنور، یک واعظ
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دلجویی، دارو
دیکشنری عربی به فارسی
ویران، خراب شده
دیکشنری عربی به فارسی
خطرناک، خطر
دیکشنری عربی به فارسی
بیگانه، عجیب، غریب، خنده دار، طنزآمیز، دورگه، عجیب و غریب، زشت و غیرطبیعی، ویژه، بی خود، دلنشین، معمولی
دیکشنری عربی به فارسی
ترسناک، ماهی
دیکشنری عربی به فارسی
نزدیک، بستن، قریب، مجاور، خویشاوند
دیکشنری عربی به فارسی
بلورین، فعّالانه
دیکشنری عربی به فارسی
غمگین، افسرده، عبوس
دیکشنری عربی به فارسی
خوش برخورد، خوبه، جالب، خوش مشرب
دیکشنری عربی به فارسی
بازی، بازیگوش
دیکشنری عربی به فارسی
خسته کننده، یکنواخت
دیکشنری عربی به فارسی
فرمانده کمکی، گروهبان
دیکشنری عربی به فارسی
پزشک، دکتر
دیکشنری عربی به فارسی
تاریک، مه
دیکشنری عربی به فارسی
معجزه آسا، شگفت انگیز، پرخاشگر
دیکشنری عربی به فارسی
قطب بندی، اخم کردن
دیکشنری عربی به فارسی
خواستگار، یک خوٰاستگار
دیکشنری عربی به فارسی
بدخوٰاه، بدخیم، شیطنت آمیز
دیکشنری عربی به فارسی
ماهر، متخصّص
دیکشنری عربی به فارسی
خوٰار و زشت، شرور
دیکشنری عربی به فارسی
اشتباه کردن، او اشتباه کرد
دیکشنری عربی به فارسی
پنهان کردن، پنهان شده است
دیکشنری عربی به فارسی
پنهانی، پنهان شده است، فریبنده، مخفی، دغلکارانه
دیکشنری عربی به فارسی
کاهیده، کم
دیکشنری عربی به فارسی
سبک، نور، بی وزن
دیکشنری عربی به فارسی
ترکیب، مخلوط
دیکشنری عربی به فارسی
تنبل، کند
دیکشنری عربی به فارسی
شرجی، مرطوب
دیکشنری عربی به فارسی
بارور، پربار
دیکشنری عربی به فارسی