جدول جو
جدول جو

معنی خوشامد - جستجوی لغت در جدول جو

خوشامد
خیرمقدم
تصویری از خوشامد
تصویر خوشامد
فرهنگ واژه فارسی سره
خوشامد
سخنی مبنی بر تبریک و تهنیت و تعارف
تصویری از خوشامد
تصویر خوشامد
فرهنگ لغت هوشیار
خوشامد
گفتاری که در استقبال از مهمان گفته شود، مطبوع و دل پسند بودن، تملق، چاپلوسی، دلپسند، مطبوع
خوشامد گفتن: تبریک ورود گفتن و تعارف کردن
تصویری از خوشامد
تصویر خوشامد
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوشامد گویی
تصویر خوشامد گویی
تبریک تهنیت، تملق چرب زبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشامد گفتن
تصویر خوشامد گفتن
تعارف کردن، تبریک ورود گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشامد گفتن
تصویر خوشامد گفتن
تبریک ورود گفتن و تعارف کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوشامدگویی
تصویر خوشامدگویی
گفتن سخنی به مهمان تازه رسیده به عنوان خوشامد و تبریک ورود او، چرب زبانی، تملق، چاپلوسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوشنود
تصویر خوشنود
(پسرانه)
خشنود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خوش آمد
تصویر خوش آمد
خیرمقدم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خوشنود
تصویر خوشنود
راضی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیشامد
تصویر پیشامد
اتفاق، تصادف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خوش آمد
تصویر خوش آمد
چاپلوسی، تملق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشنود
تصویر خوشنود
قانع، راضی، خرسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشنامی
تصویر خوشنامی
کسی که به نام نیک مشهور است نیکنام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشنام
تصویر خوشنام
نیکو نام، صاحب شهرت، نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشقدم
تصویر خوشقدم
مبارک پی، فرخنده پی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشدامن
تصویر خوشدامن
مادر زن مادر شوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشایند
تصویر خوشایند
پسندیده، شایسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشنود
تصویر خوشنود
خشنود، شاد، شادمان، خوشحال، راضی، قانع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیشامد
تصویر پیشامد
کاری که ناگهان پیش آید، حادثه، واقعه، رویداد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش آمد
تصویر خوش آمد
((~. مَ))
خوشامد، سخنی مبنی بر تبریک و تهنیت و تعارف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوشاندن
تصویر خوشاندن
خشک کردن، خشکاندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوشایند
تصویر خوشایند
چیزی که آن را می پسندد، پسندیده، شایسته، مقبول، چاپلوسی، تملق، رضایت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوشایند
تصویر خوشایند
Agreeable, Benign, Pleasing, Congenial
دیکشنری فارسی به انگلیسی
приятный , доброкачественный
دیکشنری فارسی به روسی
приємний , доброзичливий , приємний , приємний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
przyjemny, łagodny, przyjazny
دیکشنری فارسی به لهستانی
令人愉快的 , 良性的 , 意气相投的 , 令人愉快的
دیکشنری فارسی به چینی
piacevole, benigno, congeniale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
agréable, bénin, plaisant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
aangenaam, goedaardig, vriendelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
น่าพอใจ , ใจดี , เป็นมิตร , น่ายินดี
دیکشنری فارسی به تایلندی