جدول جو
جدول جو

معنی خورشگری - جستجوی لغت در جدول جو

خورشگری
آشپزی، پزندگی، طباخی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خورشگر
تصویر خورشگر
آشپز، آنکه کارش پختن خوراک است، پزنده، مطبخی، باورچی، خوٰالیگر، طبّاخ، طابخ برای مثال ز هر گوشت از مرغ و از چارپای / خورشگر بیاورد یک یک به جای (فردوسی - ۱/۴۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صورتگری
تصویر صورتگری
تصویرسازی، نقاشی، برای مثال دهد نطفه را صورتی چون پری / که کرده ست بر آب صورتگری (سعدی۱ - ۳۴)
فرهنگ فارسی عمید
(یُ / یو رِ گَ)
حمله آوری. (آنندراج). رجوع به یورشگر و یورش شود
لغت نامه دهخدا
(خوَ / خُ رِ گَ)
آشپز. طباخ. (ناظم الاطباء). خوالیگر. خوالگر. دیگ پز. باورچی. خورده پز. مطبخی. خوالگیر. پزنده. خوراک پز. (یادداشت مؤلف) :
خورشگر بدیشان بزی چند و میش
بدادی و صحرا نهادیش پیش.
فردوسی.
خورشگر برآمیخت با شیر زهر
بداندیش را باد از این زهر بهر.
فردوسی.
چنان بد که هر شب دو مرد جوان
چه کهتر چه از تخمۀ پهلوان
خورشگر ببردی به ایوان شاه
وز او ساختی راه درمان شاه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از صورتگری
تصویر صورتگری
عمل و شعل صورتگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یورشگری
تصویر یورشگری
حمله آوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خورشگر
تصویر خورشگر
طباخ، آشپز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواهشگری
تصویر خواهشگری
خواهش درخواست، شفاعت میانجیگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواهشگری
تصویر خواهشگری
((~. گَ))
شفاعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
شمسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خواهشگری
تصویر خواهشگری
شفاعت
فرهنگ واژه فارسی سره
خوانسالار، آشپز، پزنده، خوالگیر، طباخ، مطبخی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تفتین، طغیان، عصیان، فتنه انگیزی، فتنه جویی، آشوب طلبی
متضاد: صلحجویی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
Solar
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
solaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
solar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
সূর্যীয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
jua
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
güneşsel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
태양의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
太陽の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
סולרי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
सौर
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
сонячний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
พลังงานแสงอาทิตย์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
zonnig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
solar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
solare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
solar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
太阳的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
słoneczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
solar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
солнечный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خورشیدی
تصویر خورشیدی
سورج
دیکشنری فارسی به اردو