جدول جو
جدول جو

معنی خودکامگی - جستجوی لغت در جدول جو

خودکامگی
(خوَدْ / خُدْ مَ / مِ)
جباری. استبداد. خودسری. کله شقی. یکدندگی:
جهان کام و ناکام خواهی سپرد
بخودکامگی پی چه باید فشرد؟
نظامی
لغت نامه دهخدا
خودکامگی
خودسری، هوی پرستی
تصویری از خودکامگی
تصویر خودکامگی
فرهنگ فارسی معین
خودکامگی
آبسولوتیسم
تصویری از خودکامگی
تصویر خودکامگی
فرهنگ واژه فارسی سره
خودکامگی
استبداد، خودرایی، خودسری، دیکتاتوری
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خودکامی
تصویر خودکامی
خودرایی، برای مثال همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آری / نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها (حافظ - ۱۸)، هوس بازی
فرهنگ فارسی عمید
(خوَدْ / خُدْ)
سرکشی. خودسری. (ناظم الاطباء). استبداد. استبدادبالرأی. خودرائی. لجاج. یک دندگی. یک پهلویی:
بمهر اندر نمودی زود سیری
مرا دادی بخودکامی دلیری.
(ویس و رامین).
بگفت رفتن از تو ضرورتیست مرا
گمان مبر که ز خودکامی است و خودرایی.
سوزنی.
زمام خودکامی بدست غول غفلت سپرده و متابعت لهو و لعب برخود لازم شمرد. (سندبادنامه ص 258 و 286).
مشوران بخودکامی ایام را
قلم درکش اندیشۀ خام را.
نظامی.
نکنم بیخودی و خودکامی
چون شدم پخته کی کنم خامی ؟
نظامی.
جواب دادم و گفتم بدار معذورم
که این طریقۀ خودکامی است و خودرایی.
حافظ.
حافظا گر ندهد داد دلت آصف عهد
کام دشوار بدست آوری از خودکامی.
حافظ.
همه کارم ز خودکامی ببدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازندمحفلها؟
حافظ
لغت نامه دهخدا
کسی که بکام و میل خود رسیده باشد خود سر خود رای، هوی پرست هوس جوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خود کامگی
تصویر خود کامگی
خودسری خودرایی، هوی پرستی هوس جویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خودکامی
تصویر خودکامی
خود سری خودرایی، هوی پرستی هوس جویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خودکامه
تصویر خودکامه
((~. مِ))
خودسر، شهربان، مرزبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خودکامه
تصویر خودکامه
دیکتاتور، مستبد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خودکامگان
تصویر خودکامگان
مستبدان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خوکامگی
تصویر خوکامگی
استبداد
فرهنگ واژه فارسی سره
خودرایی، خودسری، خیره سری، یکدندگی، لجاجت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
طفولةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
infantilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
infantilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
çocukça
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
Kindlichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
dziecinność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
детскость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
بچگانگی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
শিশুতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
ความเป็นเด็ก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
ujinga wa utoto
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
幼稚さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
дитячість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
幼稚
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
ילדותיות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
infantilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
kenakalan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
बालसुलभता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
kinderachtigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
infantilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
유치함
دیکشنری فارسی به کره ای