- خوافی
- پوشیده و پنهان
معنی خوافی - جستجوی لغت در جدول جو
- خوافی
- پرهای کوچک بال پرنده
- خوافی ((خَ))
- جمع خافیه، پنهان ها، نهان ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حقارت، ذلت
موهوم، افسانه ای
قید تردید است یالله یا خواه... خواه. توضینح گاه (خواهی) دو بار آید (نظیر (خواه) : (هر دایره خواهی بزرگ باش و خواهی خرد)، (التفهیم) و گاه یکبار: (اگر خواهی گویی که آن عمود است که از یک سر قوس فرود آید) (التفهیم)
حقارت، پستی
تمام و کمال گردیدن
خابیه، خم، خمره، سبو
خوار شدن، پستی، زبونی، خوار بودن
جمع واژۀ قافیه، پشت گردن، پس گردن، آخر چیزی، در علوم ادبی یک مصوت یا رشته ای از چند صامت و مصوت که در آخرین کلمۀ ابیات یک قطعه شعر یا در آخرین کلمۀ مصراع های یک بیت تکرار شود، ولی این تکرار، تکرار یک کلمه با معنی واحد نباشد مانند «ﺴﺖ» و یا « ر»، پساوند، سرواده، در بیت اخیر کلمۀ «دارد» ردیف است
جمع واژۀ عافیت، تندرستی، صحت، سلامت، زهد، پرهیزکاری
خاطی ها، خطا کننده ها، خطاکارها، گناهکارها، جمع واژۀ خاطی
جمع صافیه، واگذاری ها چون زمین یا ده واگذاری، بر گرفته ها بر گزدیده پیامبر از پروه (غنیمت)، بی مانده برها (بلا وارث) جمع صافیه آن قسمت از غنایم که به پیغمبر و امام میرسید و از دیگر غنایم که میان غنایم غازیان تقسیم می شد ممتاز بود، املاک خالصه
شغل و عمل طواف
جمع قافیه، پساوند ها
در تازی نیامده گوالبافی ریسمانتابی پاتاوه فروشی عمل و شغل لواف
پنهان و پوشیده
بانگ
به اندازۀ کافی، وفا کننده به عهد، به سر برندۀ پیمان، کسی که به عهد و پیمان خود وفا می کند، تمام و کامل
نگهبان، راست، باوفا، وفا کننده به عهد
پنهان، پوشیده
پرهای دراز و کوتاه، پرهای پیشین و پسین