جدول جو
جدول جو

معنی خنق - جستجوی لغت در جدول جو

خنق
(خَ نِ)
خفه کرده شده. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
خنق
(اِ)
خفه کردن. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). خنق. رجوع به خنق شود
خفه کردن. خنق. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
خنق
(خُ نُ)
فرجه های تنگ و درزها و رخنه های خرد. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
خنق
خبه شده، خبه کردن
تصویری از خنق
تصویر خنق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ نَ / نُ)
خرقه ای که زنان زیر معجر افکنند تا معجر چرب نشود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). پارچه ای که کنیزکان آن را مقنعه کنند و دو طرف آن را در زیر چانه ببندند. (از اقرب الموارد). آنچه در زنخدان زنند. (مهذب الاسماء). لباس. و رجوع به دزی ج 1 ص 55 شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از خناق
تصویر خناق
جام خبه کردن از گلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنث
تصویر خنث
استهزاء کردن سست، شکسته، دوتاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنت
تصویر خنت
برق، روشنائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنبق
تصویر خنبق
بخیل، ممسک، تنگدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنب
تصویر خنب
خوی طبیعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنو
تصویر خنو
دشنامگویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنا
تصویر خنا
آفات زمانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنی
تصویر خنی
زشت، فحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلق
تصویر خلق
آفریدن، ایجاد و احداث کردن مردمان، مردم خوی، طبع، نهاد، مزاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنگ
تصویر خنگ
تباهی، فساد، بد ذاتی
فرهنگ لغت هوشیار
خوشا بحال، نیک و خرم باد سرد، ضد گرم سرد مطبوع هوای خنک، خوب خوش نیک، تر تازه، صفت تحسین را رساند خوشا، نیکا، حبذا، خنکا خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنع
تصویر خنع
فجور کردن و متهم گردیدن فروتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنر
تصویر خنر
جمع خانر، دوستان ناب یاران یکدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنج
تصویر خنج
باطل، ضایع، بیهوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرق
تصویر خرق
آوردن و دریدن گول، نادان در کار و عمل گول، نادان در کار و عمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسق
تصویر خسق
کاشفیه از گیاهان (گویش اسپهانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزق
تصویر خزق
نیزه زدن، به آماج خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرنق
تصویر خرنق
بچه خرگوش، آبگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبق
تصویر خبق
آواز، تارا گیاهی دریایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانق
تصویر خانق
خفه کننده گلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خذق
تصویر خذق
پیخال سرگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنق
تصویر حنق
دشمنی، خشم کینه دشمنی (شدید)، خشم شدید شدت غیظ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انق
تصویر انق
شادمانگی فرزیبی زیبایی تابناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنق
تصویر جنق
سنگ اندازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنق
تصویر زنق
پارسی تازی گشته زنخ بن پیکان، جای بستن دوال از زنخ ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنق
تصویر رنق
زیست ناخوش، دروغ، خاشاک در آب، آب تیره تیره شدن آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخنق
تصویر بخنق
لچک روبند
فرهنگ لغت هوشیار
گودی که گرداگرد شهری یا لشکرگاهی کنند از برای منع سیل یا دشمن، گودال عریض که دور شهر بکشند برای جلوگیری از عبور دشمن یا برگرداندن سیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلق
تصویر خلق
آفرینش، مردم، نو آوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خندق
تصویر خندق
کندک
فرهنگ واژه فارسی سره