خنثی کسی که نه مرد باشد نه زن و آلت مردی و زنی هر دو را داشته باشد که به واسطۀ آن مرد یا زن بودنش معلوم نباشد، غیرمؤثر، بی اثر مثلاً تلاش خنثی، زندگی خنثی ادامه... کسی که نه مرد باشد نه زن و آلت مردی و زنی هر دو را داشته باشد که به واسطۀ آن مرد یا زن بودنش معلوم نباشد، غیرمؤثر، بی اثر مثلاً تلاش خنثی، زندگی خنثی فرهنگ فارسی عمید
خنثی نه مرد باشد و نه زن، آنکه مرد بودنش یا زن بودنش معلوم نباشد ادامه... نه مرد باشد و نه زن، آنکه مرد بودنش یا زن بودنش معلوم نباشد تصویر خنثی فرهنگ لغت هوشیار
خنثی کسی است که نه مرد باشد نه زن، بی فایده، بیهوده ادامه... کسی است که نه مرد باشد نه زن، بی فایده، بیهوده تصویر خنثی فرهنگ فارسی معین