باریک و لاغر کردن از گرسنگی و درآوردن شکم وی را در جوف وی، فرونشستن آماس جراحت. منه: خمص الجرح خمصاً و خموصاً، لاغر شدن شکم و گرسنه گردیدن آن. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) بلند گردیدن کف پا از زمین و بزمین نرسیدن، خمص. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
باریک و لاغر کردن از گرسنگی و درآوردن شکم وی را در جوف وی، فرونشستن آماس جراحت. منه: خمص الجرح خمصاً و خموصاً، لاغر شدن شکم و گرسنه گردیدن آن. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) بلند گردیدن کف پا از زمین و بزمین نرسیدن، خَمْص. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
ویژ، برجسته، برگزیده، یگانه تک یکتا مخصوص ویژه اختصاصی مقابل عام، ممتاز اعلی، برگزیده قوم. یا خاص و عام. همه افراد افراد برگزیده و افراد عادی، امری که نسبت بامر دیگر محدودتر و کم وسعت تر باشد مانند انسان نسبت به حیوان که انسان خاص است و حیوان عام، مال متعلق بشاه مقابل خرجی. یا خاص و خرجی. مخصوص و ممتاز و متعارفی و معمول، اموال واملاک شاه و بیت المال رعایا، خالصه، قسمی پارچه تافته
ویژ، برجسته، برگزیده، یگانه تک یکتا مخصوص ویژه اختصاصی مقابل عام، ممتاز اعلی، برگزیده قوم. یا خاص و عام. همه افراد افراد برگزیده و افراد عادی، امری که نسبت بامر دیگر محدودتر و کم وسعت تر باشد مانند انسان نسبت به حیوان که انسان خاص است و حیوان عام، مال متعلق بشاه مقابل خرجی. یا خاص و خرجی. مخصوص و ممتاز و متعارفی و معمول، اموال واملاک شاه و بیت المال رعایا، خالصه، قسمی پارچه تافته