گرمی تب پوشیده در استخوان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). حرارت نهفته در استخوان و گویند: به مله و ملیله، یعنی تب نهفته ای دارد. (از اقرب الموارد). در طب، حالتی میان تب و تندرستی یعنی حرارتی کم با کسالت و اعیاء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اذ اسحاق (الصندل) و مزج بدهن نبق و مرخ به اللحم اخرج الملیله من العظام. (ابن البیطار، یادداشت ایضاً). وان شرب حبه (حب نارکبو) ... ذهب بالملیله. (ابن البیطار، یادداشت ایضاً)
گرمی تب پوشیده در استخوان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). حرارت نهفته در استخوان و گویند: به مله و ملیله، یعنی تب نهفته ای دارد. (از اقرب الموارد). در طب، حالتی میان تب و تندرستی یعنی حرارتی کم با کسالت و اعیاء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اذ اسحاق (الصندل) و مزج بدهن نبق و مرخ به اللحم اخرج الملیله من العظام. (ابن البیطار، یادداشت ایضاً). وان شرب حبه (حب نارکبو) ... ذهب بالملیله. (ابن البیطار، یادداشت ایضاً)
رشته های تاب داده و پیچیده از زر و سیم. (ناظم الاطباء). تار نقره ای یا تلائی که میانش مثل لوله خالی باشد که با آن روی پارچه ملیله دوزی می کنند. اگر تار نقره ای یا تلائی باریک باشد که در سوراخ سوزن برود گلابتون است و اگر پهن باشد نقده است و اگر میان خالی ملیله است. (فرهنگ نظام)
رشته های تاب داده و پیچیده از زر و سیم. (ناظم الاطباء). تار نقره ای یا تلائی که میانش مثل لوله خالی باشد که با آن روی پارچه ملیله دوزی می کنند. اگر تار نقره ای یا تلائی باریک باشد که در سوراخ سوزن برود گلابتون است و اگر پهن باشد نقده است و اگر میان خالی ملیله است. (فرهنگ نظام)
رشته باریک نقره یی یا طلایی که داخل آن مجوف باشد و با آن روی پارچه نقش و نگارایجاد کنند توضیح اگر تار نقره یی و طلایی باریک باشد چنانکه در سوراخ سوزن فرورود} گلابتون {است و اگر پهن باشد} نقده {و اگر میان خالی باشد} ملیله {است (فرنظا)، حالتی است مانند حمی (تب) توضیح ایلاقی گفته حالتی است که مخالط آن حرارت است و بسر حد حمی نرسیده و با آن اعیا و کسل و بیداری و اعراض مختلفه باشد (مجمع الجوامع)
رشته باریک نقره یی یا طلایی که داخل آن مجوف باشد و با آن روی پارچه نقش و نگارایجاد کنند توضیح اگر تار نقره یی و طلایی باریک باشد چنانکه در سوراخ سوزن فرورود} گلابتون {است و اگر پهن باشد} نقده {و اگر میان خالی باشد} ملیله {است (فرنظا)، حالتی است مانند حمی (تب) توضیح ایلاقی گفته حالتی است که مخالط آن حرارت است و بسر حد حمی نرسیده و با آن اعیا و کسل و بیداری و اعراض مختلفه باشد (مجمع الجوامع)