جدول جو
جدول جو

معنی خمام - جستجوی لغت در جدول جو

خمام
(خُمْ ما)
بطنی است از ازد منهم جزیل بن محمد الزاهد و الفرزدق بن حواش المحدث. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
خمام
(خُ)
قصبۀ مرکزی بخش خمام شهرستان رشت. این قصبه در 13 هزارگزی شمال خاوری رشت و 24 هزارگزی جنوب خاوری بندر انزلی سر راه شوسۀ رشت به انزلی واقع است بامختصات جغرافیایی زیر: طول آن 49 درجه و 39 دقیقه. عرض آن 37 درجه و 22 دقیقه است. هوای این قصبه معتدل و مرطوب است. آب آن از چاه و نهر خمام رود و محصول عمده آن برنج و ابریشم و صیفی است. سکنۀ این قصبه در حدود 2000 نفر روزهای یکشنبه بازار عمومی دارد و در این روز عده زیادی از نقاط مختلفۀ گیلان با اتومبیل و اسب به این محل روی می آورند و معاملات زیادی صورت می گیرد. در حدود 270 باب دکان و یک دبستان بدانجاست. ادارات دارائی و بخشداری و آمار و فرهنگ و ژاندارمری و بهداری بخش در این قصبه است. این دهکده بوسیلۀ تلفن با رشت و انزلی مربوط می باشد. درمانگاهی از طرف انجمن خیریۀ محلی تأسیس و در اختیار بهداری گذارده شده و اخیراً نیز کار خانه برنج کوبی در این قصبه دایر گردیده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از همام
تصویر همام
(پسرانه)
ارجمند، دارای مقام و منزلت، دارای فضایل، نام یکی از شعرا و سخنگویان مشهور در آذربایجان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خرام
تصویر خرام
(دخترانه)
رفتاری همراه با ناز و زیبایی، وفای به وعده، خبرخوش، مژده
فرهنگ نامهای ایرانی
(خِ مَ)
پر تباه که در زیر پرها باشد. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(خُ مَ)
خاکروبه، آنچه پریشان باشد از طعام و به امید ثواب آن را خورند، خاک چاه. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
متغیر شدن شیر از بدبوئی مشک.
لغت نامه دهخدا
تصویری از خزام
تصویر خزام
اسپرک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
رفتار آهسته از روی ناز سرکشی زیبایی و وقار، بمهمانی بردن شخصی پس از نوید، کسی که مامور همراهی مهمان بخانه میربانست، درترکیب بمعنی (خرامنده) آید: خوش خرام زیبا خرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصام
تصویر خصام
جمع خصم، دشمنان در هم آویختگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمخم
تصویر خمخم
پر شیر، شفترک از گیاهان شب بوی شاهی خرچنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمان
تصویر خمان
کمان تیر اندازی مردم پست و فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خماع
تصویر خماع
خمیدگی، جنبش، لنگی ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمال
تصویر خمال
دوست خالص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدام
تصویر خدام
خدمتگزاران، خدمتکاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خماط
تصویر خماط
کبابی بریانپز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خماس
تصویر خماس
پنج پنج
فرهنگ لغت هوشیار
می زده، شراب زده، مخمور که در چشم و سر بر اثر شراب آثاری می ماند جماعت مردم و انبوهی آنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمیم
تصویر خمیم
ممدوح، گران روح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطام
تصویر خطام
زره کمان، افسار شتر افسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمام
تصویر جمام
آسودگی و آسایش اسب پس از خستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ختام
تصویر ختام
پایان کار، سرانجام
فرهنگ لغت هوشیار
کبوتر، هر نوع مرغ طوقدار گرمابه، محل شستن سر و بدن گرمابه، محل شستن سر و بدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا، پیشنماز، پیشرو روبرو، جلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمام
تصویر ثمام
یز از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
ریسمان، افسار لگام ، پیشوا رهبر گیاه بلند رشته ای که در جوف بینی شتر کنند و بروی مهار بندند، مهار عنان (شتر و اسب) جمع ازمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمام
تصویر رمام
استخوانهای پوسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذمام
تصویر ذمام
حق، واجب، حرمت، آبرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمام
تصویر دمام
مالیدنی، ابر بی باران، سرخاب از آرایه ها، جمع دمیمه، زنان پست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخمام
تصویر اخمام
گنده شدن گوشت پخته گندیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمامه
تصویر خمامه
خاکروبه، خاک چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خموم
تصویر خموم
گندیدگی بد بویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تمام
تصویر تمام
آزگار، همه، پایان، هماد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حمام
تصویر حمام
گرمابه
فرهنگ واژه فارسی سره