جدول جو
جدول جو

معنی خماری - جستجوی لغت در جدول جو

خماری
(خُ)
بیماری که از افراط درآشامیدن شراب و جز آن پیدا شود. (ناظم الاطباء) ، می زدگی. شراب زدگی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خماری
(خُ)
دهی است از دهستان نسربالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. دارای 208 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر قند و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و کرباس بافی است. راه مالرو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
خماری
ناوانی ملالت و درد سری که از افراط در نوشیدن انواع مشروب ایجاد شود
فرهنگ لغت هوشیار
خماری
((خُ))
ملامت و دردسری که به علت عدم دسترسی فرد معتاد به مواد مخدر بوجود می آید
فرهنگ فارسی معین
خماری
مخموری، می زدگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قماری
تصویر قماری
تهیه شده در قمار، برای مثال ز عود قماری یکی تخت کرد / سر تخته ها را به زر سخت کرد (فردوسی - ۲/۹۶)، مربوط به قمار مثلاً طاووس قماری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خماسی
تصویر خماسی
ویژگی هر چیزی که مرکب از پنج جزء باشد، پنج تایی، پنج حرفی (کلمه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عماری
تصویر عماری
کجاوه، هودج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خواری
تصویر خواری
خوار شدن، پستی، زبونی، خوار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سماری
تصویر سماری
کشتی، جهاز، سفینه، کشتی کوچک، برای مثال حاسد چو بیش باشد بهتر رود سعادت / چون باد بیش باشد بهتر رود سماری (منوچهری - ۱۱۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تماری
تصویر تماری
همگمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماری
تصویر نماری
مالیات فوق العاده (ایلخانان) نماری
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قمری، نازوها نازوان منسوب به قمار عود قماری: گرش بورزی بجای هیزم و گندم عود قماری بری و لوء لوء عمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عماری
تصویر عماری
تابوت، تخته ای که مرده را بر روی آن گذارند و به گورستان میبرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سماری
تصویر سماری
سفینه و کشتی و جهاز را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواری
تصویر خواری
حقارت، پستی
فرهنگ لغت هوشیار
پنج واتی، پنج بخشی ، پنج تایی، پنج پهلو پنج جزوی آنچه دارای پنج جزو باشد، کلمه پنج حرفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خضاری
تصویر خضاری
شیر گنجشک از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خداری
تصویر خداری
شب تار، ابر سیاه، موی سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خماره
تصویر خماره
میکده
فرهنگ لغت هوشیار
ریشه های گوشت توضیح: در دکانهای کبابی و چلو کبابی گوشتی را که برای تهیه کباب آماده کرده اند بدوا همه رگ و ریشه های آنرا با کارد جدا کنند. این رگ وریشه ها را دمار گویند. و آنها را بنام دماری بفقیران فروشند و آنان آنها را پخته و سوپ رقیقی تهیه کرده و خورند. یا دمار از کسی (روزگار کسی یا نهاد کسی) بر آوردن (در آوردن) او را بسیار عذاب دادن ویرا سخت شکنجه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عماری
تصویر عماری
((عَ))
کجاوه، محمل، هودج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خماسی
تصویر خماسی
((خُ))
پنج جزوی، آن چه دارای پنج جزو باشد، کلمه پنج حرفی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سماری
تصویر سماری
((سُ))
کشتی، جهاز، سفینه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خواری
تصویر خواری
حقارت، ذلت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شماری
تصویر شماری
عده ای، معدودی، یک عده، تعدادی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آماری
تصویر آماری
Statistical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آماری
تصویر آماری
статистический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آماری
تصویر آماری
statistisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آماری
تصویر آماری
статистичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آماری
تصویر آماری
statystyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آماری
تصویر آماری
统计的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آماری
تصویر آماری
estatístico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آماری
تصویر آماری
statistico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آماری
تصویر آماری
estadístico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی