جدول جو
جدول جو

معنی خلکانلو - جستجوی لغت در جدول جو

خلکانلو
(خَ)
دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه شهرستان قوچان با 238 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات و محصول آنجا سیب زمینی و بنشن. شغل اهالی زراعت و مالداری و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش نوخندان شهرستان درگز. دارای 193 تن سکنه. آب آن از رودخانه و محصولاتش: غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و راه فرعی شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
دهی از دهستان گلیان بخش شیروان شهرستان قوچان. سکنۀ آن 112 تن. آب از چشمه. محصول آنجا غلات و بن شن. شغل اهالی آن زراعت و مالداری. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
از توابع قوچان (خبوشان) آب از قنات، سکنه اش چادرنشین و مالدار و پنجاه خانوار است، (مرآت البلدان ج 4 ص 289)، دهی است از دهستان تکمران بخش شیروان شهرستان قوچان، 387 تن سکنه دارد، از چشمه آبیاری میشود، محصول عمده اش غلات و بنشن است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، 200 تن سکنه دارد، آب آن از رود خانه قرانقو، محصولش غلات، نخود، کشمش و زردآلو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، 141 تن سکنه دارد، محصولش غلات، توتون و حبوبات است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان گل تپۀ فیض اﷲبیکی است که در بخش مرکزی شهرستان سقز واقع است و 100 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دَ کَ)
دهی است از دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
از ایلات اطراف خلخال آذربایجان است مرکب از چهارصد خانوار، و ییلاق و قشلاق ندارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 108)
لغت نامه دهخدا
(گِ دِ)
دهی است از دهستان باراندوزچای حومه شهرستان ارومیه واقع در 20هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و 2هزارگزی شمال راه شوسۀ ارومیه و مهاباد. هوای آن معتدل ومالاریایی و دارای 350 تن سکنه است. آب آن از درین قلعه و محصول آن غلات، توتون، چغندر، حبوبات و انگور است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کِ وو)
دهی از دهستان مرکزی بخش مانه است که در شهرستان بجنورد واقع است و 496 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(گُ دَ)
دهی از دهستان درونگر بخش نوخندان شهرستان دره گز، 25000گزی شمال باختری نوخندان و 3000گزی جنوب راه مالرو عمومی محمدتقی بیگ. کوهستانی، معتدل و سکنۀ آن 114 تن می باشد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت می باشد. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مَلْ لو حَ)
دهی از دهستان جیرستان است که در بخش باجگیران شهرستان قوچان واقع است و 229 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
دهی است از دهستان پیچرانلو بخش باجگیران شهرستان قوچان. دارای 132 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصولات آن غلات، بنشن و میوه. شغل اهالی زراعت، قالیچه و گلیم بافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان چهاراویماق است که در بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ یِ)
دهی از دهستان سملقان بخش مانۀ شهرستان بجنورد واقعدر 58 هزارگزی جنوب باختری مانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 9 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خَ لَ)
دهی است از دهستان مرگور بخش سلوانا شهرستان ارومیه. دارای 150 تن سکنه که آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و توتون می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی آن جاجیم بافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا