جدول جو
جدول جو

معنی خلسه - جستجوی لغت در جدول جو

خلسه
ربودگی، فرصت مناسب
تصویری از خلسه
تصویر خلسه
فرهنگ لغت هوشیار
خلسه
حالتی بین خواب و بیداری که بر اثر فضایی خوشایند ایجاد می شود، در تصوف حالت بین خواب وبیداری شخص عارف و صوفی
تصویری از خلسه
تصویر خلسه
فرهنگ فارسی عمید
خلسه
((خَ س ِ))
ربودگی، فرصت مناسب
تصویری از خلسه
تصویر خلسه
فرهنگ فارسی معین
خلسه
Trance
تصویری از خلسه
تصویر خلسه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خلسه
транс
دیکشنری فارسی به روسی
خلسه
Trance
دیکشنری فارسی به آلمانی
خلسه
транс
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خلسه
trans
دیکشنری فارسی به لهستانی
خلسه
恍惚状态
دیکشنری فارسی به چینی
خلسه
transe
دیکشنری فارسی به پرتغالی
خلسه
trance
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خلسه
trance
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خلسه
transe
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خلسه
trance
دیکشنری فارسی به هلندی
خلسه
ภวังค์
دیکشنری فارسی به تایلندی
خلسه
trans
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
خلسه
غيبوبةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
خلسه
ध्यानावस्था
دیکشنری فارسی به هندی
خلسه
טְרַנס
دیکشنری فارسی به عبری
خلسه
トランス状態
دیکشنری فارسی به ژاپنی
خلسه
트랜스
دیکشنری فارسی به کره ای
خلسه
trans
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
خلسه
hali ya kusinzia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
خلسه
তন্দ্রা
دیکشنری فارسی به بنگالی
خلسه
خلسہ
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلسه
تصویر جلسه
نشست، دیدار، انجمن نشست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دلسه
تصویر دلسه
تاریکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلسه
تصویر سلسه
دودمان
فرهنگ واژه فارسی سره
یکبار نشستن، اجتماع جمعی از مردم برای انجام امری یا شنیدن نطقی با داشتن یک رئیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلسه
تصویر چلسه
خرد کوچک مقابل بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلقه
تصویر خلقه
آفرینش پیرایش تا شش داداری دهش ابر باران خیز
فرهنگ لغت هوشیار
نواستن (بی اشتهایی گویش گیلکی) آبکشی، ناسازی، پیاپیی، شکم روش، گند دهانی آکیدن (عیب داشتن)، نادانی، گولی، دلشدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تنپوش دادن، فرجامه تنپوش، گزیده داراک جامه دوخته که بزرگی بکسی بخشد، جمع خلع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلده
تصویر خلده
گوشواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلبسه
تصویر خلبسه
دل بردن دلربایی
فرهنگ لغت هوشیار