جدول جو
جدول جو

معنی خفیق - جستجوی لغت در جدول جو

خفیق
آواز آب، آوای باد، چرتی، دل تپان
تصویری از خفیق
تصویر خفیق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رفیق
تصویر رفیق
دوست، همدل، همراه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خفیف
تصویر خفیف
کوچک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رفیق
تصویر رفیق
یار، همراه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خریق
تصویر خریق
زمین پست علفناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
پنهان، پوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفیف
تصویر خفیف
سبک، ضد سنگین و گران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفیر
تصویر خفیر
پناه دهنده، نگهبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفریق
تصویر خفریق
زشت و بد هیکل، ندامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفرق
تصویر خفرق
گنده و پلید
فرهنگ لغت هوشیار
ژندگک کهنه پاره خوگیر رام آرام، سزاوار، فر آفرید (تمام خلقت) خوشخوی با این آرش در تازی نیامده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفیق
تصویر سفیق
انبوه، بی شرم شوخروی مرد، جامه سختباف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفیق
تصویر شفیق
مهربان، دلسوز، رحیم، پرمهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفیق
تصویر صفیق
پر رو بی شرم، جامه سفت باف، پوست درشت پوست کلفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلیق
تصویر خلیق
خوش اخلاق، دارای اخلاق نیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
پنهان، نهفته، با پوشیدگی، پنهانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
پوشیده، پنهان، در تصوف روح، خفیّ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفیق
تصویر مفیق
باهوش، شاعری که سخن عجیب می آورد، مفلق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفیف
تصویر خفیف
مقابل شدید، کم اثر مثلاً درد خفیف، کنایه از خوار، حقیر، کنایه از کم، اندک مثلاً صدای خفیف، نور خفیف، در علوم ادبی در علم عروض از بحور شعر بر وزن «فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن»، مقابل ثقیل، سبک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفریق
تصویر خفریق
پلید، ناپاک، آلوده، نجس، چرکین، فژاک، فژاگن، فژاگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفیق
تصویر مفیق
به هوش آرنده، هوشیار بهبود یابنده، بهوش آینده بیدار شونده: (ز خواب هوی گشت بیدار هر کس نخواهم شدن من ز خوابش مفیقا) (منوچهری. د. چا. 6: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وفیق
تصویر وفیق
همدل همراه سازگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
((خُ یِ))
پنهان شدن، پوشیدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خفیف
تصویر خفیف
((خَ))
سبک، دارای وزن اندک، دارای شدت کم، خوار، زبون، مختصر، اندک، یکی از بحرهای نوزده گانه شعر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خفیر
تصویر خفیر
((خَ))
نگهبان، حامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خفرق
تصویر خفرق
((خَ رَ))
پلید، گنده، سست رگ، بی غیرت، خفرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خلیق
تصویر خلیق
((خَ))
خوش خلق، خوش خوی، سزاوار، شایسته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رفیق
تصویر رفیق
((رَ))
دوست، یار، همنشین، همدم، جمع رفقاء
رفیق نیمه راه: کنایه از کسی که به همراهی خود تا پایان ادامه ندهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شفیق
تصویر شفیق
((شَ))
مهربان، دلسوز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مفیق
تصویر مفیق
((مُ فِ))
بهوش آینده، بیدار شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خفرق
تصویر خفرق
زشت و پلید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شفیق
تصویر شفیق
مهربان، دلسوز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رفیق
تصویر رفیق
یار، دوست، همراه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفیر
تصویر خفیر
نگهبان، محافظ، حامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفی
تصویر خفی
نهان، پوشیده، پنهان کردن، گوشه گیر
فرهنگ لغت هوشیار