جدول جو
جدول جو

معنی خفنشل - جستجوی لغت در جدول جو

خفنشل
(خَ فَ شَ)
زشت کج پا که پیش پایها نزدیک نهد و پاشنه ها دور. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). خفنجل
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ فَ جَ)
گران. ناگوار. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد) ، زشت و گره پا که پیش پایها نزدیک نهد و پاشنه ها دور. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
(طَ فَ شَ)
مرد ضعیف و ناتوان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عَ فَ شَ)
مرد گرانجان ثقیل. (منتهی الارب). مرد تخمه زدۀ سنگین. (ناظم الاطباء). به معنی عفشل است. (از اقرب الموارد). رجوع به عفشل شود
لغت نامه دهخدا
(مُفَ شِ)
پراکنده و پریشان کننده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مرد بی باک. گویند: اتانا مفنشلا لحیته، ای مفنشئاً. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
(خَ شَ)
شتر تیزرو و ستبر و سخت و درگذرنده. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خفنجل
تصویر خفنجل
گران ناگوار، زشت، کژ پا
فرهنگ لغت هوشیار