سطبر و درشت گردانیدن: اخظاه اﷲ، سطبر و درشت گردانید او را خدا، غزا کردن مرد و غنیمت نیافتن. تهی دست ماندن غازی از غنیمت و صیاد از صید و خداوند حاجت از مراد. (تاج المصادر بیهقی) ، بال زدن مرغ. (تاج المصادر بیهقی). بال زدن مرغ در پریدن. (منتهی الارب) ، روی در شیب نهادن ستاره. (تاج المصادربیهقی). روی آوردن ستاره ها بفروشدن. (منتهی الارب) ، سر جنبانیدن از خواب. غنودن. پینکی رفتن، بر زمین زدن کسی را. (منتهی الارب) ، درخشیدن. لمعان دادن مرد جامۀ خود را:اخفق الرجل بثوبه، ای المع به، درخشید مرد بجامه
سطبر و درشت گردانیدن: اخظاه اﷲ، سطبر و درشت گردانید او را خدا، غزا کردن مرد و غنیمت نیافتن. تهی دست ماندن غازی از غنیمت و صیاد از صید و خداوند حاجت از مراد. (تاج المصادر بیهقی) ، بال زدن مرغ. (تاج المصادر بیهقی). بال زدن مرغ در پریدن. (منتهی الارب) ، روی در شیب نهادن ستاره. (تاج المصادربیهقی). روی آوردن ستاره ها بفروشدن. (منتهی الارب) ، سر جنبانیدن از خواب. غنودن. پینکی رفتن، بر زمین زدن کسی را. (منتهی الارب) ، درخشیدن. لمعان دادن مرد جامۀ خود را:اخفق الرجل بثوبه، ای المع به، درخشید مرد بجامه