جدول جو
جدول جو

معنی خطرآفرین - جستجوی لغت در جدول جو

خطرآفرین
خطرساز، خطرزا، مخاطره آمیز
متضاد: خطرزدا
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حورآفرین
تصویر حورآفرین
(دخترانه)
مرکب از حور (زن زیبای بهشتی) + آفرین (آفریننده)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شورآفرین
تصویر شورآفرین
(دخترانه)
ایجاد کننده هیجان و شوق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نورآفرین
تصویر نورآفرین
(دخترانه)
نور (عربی) + آفرین (فارسی) آفریننده نور و روشنایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورآفرین
تصویر هورآفرین
(دخترانه)
آفریننده خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هنرآفرین
تصویر هنرآفرین
کسی که آثار هنری به وجود بیاورد
فرهنگ فارسی عمید
(نَ شِ کَ تَ / تَ / نَ کَتَ / تِ)
جادوگر و ساحر و افسونگر. (ناظم الاطباء) :
آئینه بردار و ببین آن غمزۀ سحر آفرین
با زهر پیکان در کمین ترکان خونخوار آمده.
خاقانی.
بر آن چشم سیه صدآفرین باد
که در عاشق کشی سحر آفرینست.
حافظ.
گر چه طی شد روزگار دولت طومار زلف
از خط سحر آفرین خالی است دیوانش هنوز.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دارابزین، هرچیز که مردم بر آن تکیه کنند خواه آن شخص باشد و خواه آن محجری و خواه ستونی، (برهان) (آنندراج)، پنجره و محجری را گویند که در پیش خانه مابین دو بازوی در سازند، (برهان) (آنندراج)، دکه و صفۀ در خانه را نیز گویند و به این معنی دارآفزین هم آمده است، (از برهان) (از آنندراج)، گردبرگرد دارآفرینهای صفه، غلامان خاصگی بودند، (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(خُ فَ)
نام پلی است که بکر بن عبدالله بر آب ارمن در سال 25 ه. ق. بساخت. بکر بن عبدالله فرمانده سپاه عمر بن خطاب بود با سپاه فراوان به آذربایجان آمد وآن ناحیت را گشود. (از تاریخ گزیده چ عکسی ص 180)
لغت نامه دهخدا
(خُ فَ)
دهی است از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز. واقع در 33هزارگزی شمال کلیبر و 34هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. مختصات جغرافیائی: طول 46 درجه و 56 دقیقه و 40 ثانیه، عرض 49 درجه و 8 دقیقه و 23 ثانیه، اختلاف ساعت آن با تهران 17 دقیقه و 52 ثانیه. این ناحیه در جلگه واقع و گرمسیری و خالی از سکنه است که فقط در فصل زمستان و پائیز ایلات در آنجا سکونت می کنند. آب آن از رود خانه ارس و محصولاتش غلات، برنج، پنبه و ابریشم است. خداآفرین راه مالرو دارد و دارای پل قدیمی بروی رود خانه ارس می باشد که اغلب برای مذاکره مرزبان مورداستفاده قرار می گیرد. اهالی ادارات دولتی در تابستان از شدت گرما و امراض گوناگون و پشه و مار و غیره نمی توانند در آن جا سکونت کنند، بطوری که محل بخشداری خداآفرین در آبادی عربشاه خان و ادارۀ مرزبانی و نمایندۀ آمار در آبادی خمارلو می باشد. این محل قشلاق ایل حاجی علیلوست. (از فرهنگ جغرافیایی ای-ران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خُ فَ)
غیرمصنوع. قدرتی. طبیعی. غیرمکتسب. جبلی. فطری. (یادداشت بخط مؤلف) :
شرم خداآفرین بر دل اوغالبست
شرم نکوخصلتی است در ملک محتشم.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از زورآفرین
تصویر زورآفرین
فشار دادن، زور دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
باریتعالی، آفریدگار، خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
مقاولٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
Enterprising, Entrepreneur
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
entreprenant, entrepreneur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
підприємницький , підприємець
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
mwenye juhudi, mjasiriamali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
empreendedor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
unternehmungslustig, Unternehmer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
przedsiębiorczy, przedsiębiorca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
کاروباری , کاروباری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
উদ্যোগী , উদ্যোক্তা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
นักธุรกิจ , ผู้ประกอบการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
girişimci
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
emprendedor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
起業家のような , 起業家
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
有企业精神的 , 企业家
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
יזמי , יזם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
기업가 정신이 있는 , 기업가
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
enterpreneur, wirausahawan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
उद्यमी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
предприимчивый , предприниматель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
intraprendente, imprenditore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کارآفرین
تصویر کارآفرین
ondernemend, ondernemer
دیکشنری فارسی به هلندی