صاحب خطها. (یادداشت بخط مؤلف) ، ناخوانا شدن نوشته بر اثر کشیده شدن خطوطی بروی آن. چون: این نوشته خطخطی است، کاغذ کثیف و بی مصرف بر اثر کشیده شدن خطوطی چند بروی آن
صاحب خطها. (یادداشت بخط مؤلف) ، ناخوانا شدن نوشته بر اثر کشیده شدن خطوطی بروی آن. چون: این نوشته خطخطی است، کاغذ کثیف و بی مصرف بر اثر کشیده شدن خطوطی چند بروی آن
با خطها. مخطط. صاحب خطوط: خطخط که کرده جزع یمانی را بوی از کجاست عنبر سارا را. ناصرخسرو. ، کلمه امر که در فرمان دادن کسی را که ناگهان با نیزه حمله کند، استعمال کنند. (از ناظم الاطباء)
با خطها. مخطط. صاحب خطوط: خطخط که کرده جزع یمانی را بوی از کجاست عنبر سارا را. ناصرخسرو. ، کلمه امر که در فرمان دادن کسی را که ناگهان با نیزه حمله کند، استعمال کنند. (از ناظم الاطباء)