جدول جو
جدول جو

معنی خضیریه - جستجوی لغت در جدول جو

خضیریه
(خُ ضَ ری یَ)
نام محلی بوده است بجانب شرقی بغداد و گویا همان محلتی باشد که اکنون الخضیر می گویند. بقرب مدفن امام ابوحنیفه و معروف به سوق خضیر. (از معجم البلدان). از این محلت است محمد صباغ خضیری بن طیب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ ریْ یَ)
نیکو. خوب. صحیح. خیریت.
- اعمال خیریه، اعمال نیک.
- امور خیریه، کارهای نیک.
- مؤسسۀ خیریه، مؤسسه یا جمعیتی متشکل برای اعانت مساکین
لغت نامه دهخدا
(خُ ری یَ)
نخلی است که سبز باشد و خرمای نیکو بار آرد. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
(خُ ضَ ری یَ)
نام محلی است به بغداد. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خَ رَ)
خرمابنی که غورۀ آن سبز بریزد. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
(خُ ضَ)
اسماعیل بن علی متوفی بسال 903 هجری قمری از فاضلان زمان خود بود و او را تصانیف و رسائل مدونه و خطب و دیوان شعر است و کتاب نیکویی در علم قرائت دارد، به بغداد درگذشت. (از الاعلام زرکلی ج 1 چ 2 ص 316)
لغت نامه دهخدا
نیکویی، شادکامی، رستگاری، آزادگی مونث خیری وابسته به خیر: امور خیریه (کالرهایی که نفع و خیر خلق در آن باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمیریه
تصویر سمیریه
گونه ای کشتی ناو
فرهنگ لغت هوشیار
جمع خضرمی، ایرانیان شامی گروهی از ایرانیان که در نخستین سده های اسلام به شام رفته و آن جا ماندگار شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذکیریه
تصویر ذکیریه
شاخه ای از گروه زیدیه پیروان ذکیربن صفوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثیریه
تصویر اثیریه
مونث اثیری، جمع اثیریات
فرهنگ لغت هوشیار
پیروان نصیر و ابن حزم از گزافندگان که باور داشتند باشنادگان آسمان می توانند پیکر زمینی بپذیرند آنان پس از پیامبر (ص) علی بن ابیطالب (ع) را و هم چنین فرزندانش را بهترین آدمیان و برابر با خدا می دانستند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
((خَ یا خِ یِّ))
مؤنث خیری، وابسته به خیر، امور خیریه (کارهایی که نفع و خیر همه در آن باشد)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
صدقةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
Charitable, Charity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
charitable, charité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
благотворительный , благотворительность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
wohltätig, Wohltätigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
благодійний , благодійність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
charytatywny, dobroczynność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
慈善的 , 慈善
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
caritativo, caridade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
caritativo, carità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
خیرات , خیرات
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
liefdadig, liefdadigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
দানশীল , দান
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
wa kibiashara, hisani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
hayırsever, hayır
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
자선적인 , 자선
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
慈善的 , 慈善
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
caritativo, caridad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
दानशील , दान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
dermawan, amal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
ใจกว้าง , การกุศล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
צדקה
دیکشنری فارسی به عبری