جدول جو
جدول جو

معنی خضرچوپان - جستجوی لغت در جدول جو

خضرچوپان
(خِ ضِ)
دهی است جزء دهستان اوریاد بخش ماه نشان شهرستان زنجان. واقع در 51هزارگزی شمال باختری ماه نشان و 28هزارگزی راه مالرو عمومی. این دهکده کوهستانی و سردسیر ودارای 243 تن سکنه است. آب آن از رود خانه محلی و محصول آنجا غلات، بنشن، انگور، لبنیات و عسل و شغل اهالی زراعت، گله داری، قالیچه و گلیم و جاجیم بافی و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. واقع در سی وپنجهزارگزی جنوب خاوری راه ارابه رو شاهین دژبه تکاب. این دهکده کوهستانی، معتدل و دارای 227 تن سکنه است. آب آن از رود خانه ایدوغموش و محصول آنجاغلات و نخود می باشد. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله یک هزار گز این دهکده قرار دارد که یکی به خضرگوران بالا و دیگری خضرگوران پایین مشهور است. سکنۀ خضرگوران بالا 52 نفر می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان شیرامین بخش دهخوارقان شهرستان تبریز، واقع در 16هزارگزی جنوب دهخوارقان و 4هزارگزی شوسۀ آذرشهر بمراغه، جلگه، معتدل، دارای 163 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و حبوبات و بادام، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
رئیس چوپانها و شبانان، (ناظم الاطباء)، مهتر و رئیس شبانان، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
نام قریتی است به خواف و از آنجاست مظفر هروی خضروانی شاعر ایرانی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا