تم (Theme) مضمون یا درون مایه به معنی موضوع یا محور اصلی یک اثر هنری، ادبی یا فیلم است که ایده های اصلی و پیام های مرکزی آن را منعکس می کند. مضمون می تواند مفاهیم گسترده ای را در بر گیرد و به شکلی معنادار و عمیق در اثر هنری یا ادبی جای گرفته باشد. این مفاهیم می توانند شامل احساسات، ایده ها، اخلاقیات، یا موضوعات اجتماعی باشند. مثال هایی از مضمون ها در آثار هنری و ادبی: 1. عشق : مضمون عشق در بسیاری از داستان ها، شعرها و فیلم ها دیده می شود، مانند `رومئو و ژولیت` اثر ویلیام شکسپیر. 2. قدرت و فساد : مضمون قدرت و فساد در داستان ها و فیلم هایی که به بررسی تاثیر قدرت بر افراد و جامعه می پردازند، مانند `ارباب حلقه ها` اثر جی.آر.آر. تالکین. 3. مبارزه برای آزادی : مضمون مبارزه برای آزادی در آثار ادبی و سینمایی که به تلاش های افراد یا گروه ها برای رسیدن به آزادی و عدالت می پردازند، مانند `12 سال بردگی` یا `رستگاری در شاوشنک`. 4. هویت و خودشناسی : مضمون هویت و خودشناسی در داستان ها و فیلم هایی که به بررسی فرآیند شناخت و قبول خود می پردازند، مانند `زندگی پی` اثر یان مارتل. 5. تضادهای اخلاقی : مضمون تضادهای اخلاقی در آثاری که به بررسی انتخاب های دشوار و مسائل اخلاقی پیچیده می پردازند، مانند `جنایت و مکافات` اثر فئودور داستایوفسکی. ویژگی های یک مضمون: 1. عمق و پیچیدگی : مضمون ها به طور معمول دارای عمق و پیچیدگی هستند و به بررسی مسائل اساسی زندگی می پردازند. 2. ارتباط با مخاطب : مضمون ها باید به گونه ای باشند که مخاطب بتواند با آن ها ارتباط برقرار کند و احساسات و تجربیات خود را درک کند. 3. انسجام در اثر : مضمون باید به طور مداوم در سراسر اثر حضور داشته باشد و با عناصر دیگر داستان یا اثر هنری هماهنگ باشد. 4. انعکاس ارزش ها و باورها : مضمون ها معمولاً ارزش ها، باورها و تجربیات نویسنده یا هنرمند را منعکس می کنند. مضمون ها جزء اساسی هر اثر هنری و ادبی هستند و به آن عمق و معنای بیشتری می بخشند. موضوع، طرح، پیام، مفهوم، دیدگاه اجتماعی یا حال و هوایی کلی که بر یک اثر هنری حاکم است
تم (Theme) مضمون یا درون مایه به معنی موضوع یا محور اصلی یک اثر هنری، ادبی یا فیلم است که ایده های اصلی و پیام های مرکزی آن را منعکس می کند. مضمون می تواند مفاهیم گسترده ای را در بر گیرد و به شکلی معنادار و عمیق در اثر هنری یا ادبی جای گرفته باشد. این مفاهیم می توانند شامل احساسات، ایده ها، اخلاقیات، یا موضوعات اجتماعی باشند. مثال هایی از مضمون ها در آثار هنری و ادبی: 1. عشق : مضمون عشق در بسیاری از داستان ها، شعرها و فیلم ها دیده می شود، مانند `رومئو و ژولیت` اثر ویلیام شکسپیر. 2. قدرت و فساد : مضمون قدرت و فساد در داستان ها و فیلم هایی که به بررسی تاثیر قدرت بر افراد و جامعه می پردازند، مانند `ارباب حلقه ها` اثر جی.آر.آر. تالکین. 3. مبارزه برای آزادی : مضمون مبارزه برای آزادی در آثار ادبی و سینمایی که به تلاش های افراد یا گروه ها برای رسیدن به آزادی و عدالت می پردازند، مانند `12 سال بردگی` یا `رستگاری در شاوشنک`. 4. هویت و خودشناسی : مضمون هویت و خودشناسی در داستان ها و فیلم هایی که به بررسی فرآیند شناخت و قبول خود می پردازند، مانند `زندگی پی` اثر یان مارتل. 5. تضادهای اخلاقی : مضمون تضادهای اخلاقی در آثاری که به بررسی انتخاب های دشوار و مسائل اخلاقی پیچیده می پردازند، مانند `جنایت و مکافات` اثر فئودور داستایوفسکی. ویژگی های یک مضمون: 1. عمق و پیچیدگی : مضمون ها به طور معمول دارای عمق و پیچیدگی هستند و به بررسی مسائل اساسی زندگی می پردازند. 2. ارتباط با مخاطب : مضمون ها باید به گونه ای باشند که مخاطب بتواند با آن ها ارتباط برقرار کند و احساسات و تجربیات خود را درک کند. 3. انسجام در اثر : مضمون باید به طور مداوم در سراسر اثر حضور داشته باشد و با عناصر دیگر داستان یا اثر هنری هماهنگ باشد. 4. انعکاس ارزش ها و باورها : مضمون ها معمولاً ارزش ها، باورها و تجربیات نویسنده یا هنرمند را منعکس می کنند. مضمون ها جزء اساسی هر اثر هنری و ادبی هستند و به آن عمق و معنای بیشتری می بخشند. موضوع، طرح، پیام، مفهوم، دیدگاه اجتماعی یا حال و هوایی کلی که بر یک اثر هنری حاکم است
پولی که پیش از کار کردن به مزدور می دهند، بیعانه، پیش بها، برای مثال منم درد تو را با جان خریدار / که ارمون داده ام جان را به بازار (لطیفی- مجمع الفرس - ارمون)
پولی که پیش از کار کردن به مزدور می دهند، بیعانه، پیش بها، برای مِثال منم درد تو را با جان خریدار / که ارمون داده ام جان را به بازار (لطیفی- مجمع الفرس - ارمون)
دهی است از دهستان خزل بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام. واقع در 17هزارگزی باختر چرداول و 4هزارگزی باختر راه اتومبیل رو زنگوان. این دهکده کوهستانی و سردسیر و دارای 280 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و لبنیات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. در دو محل بفاصله یک کیلومتر به علیا و سفلی مشهور است. سکنۀ سفلی 150 نفر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان خزل بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام. واقع در 17هزارگزی باختر چرداول و 4هزارگزی باختر راه اتومبیل رو زنگوان. این دهکده کوهستانی و سردسیر و دارای 280 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و لبنیات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. در دو محل بفاصله یک کیلومتر به علیا و سفلی مشهور است. سکنۀ سفلی 150 نفر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دوک راگوز ومارشال فرانسوی (1774-1852 میلادی) او حاکم ولایت ’ایلیرین’ بود و در پرتقال و لایپزیک جنگ کرد و در حوادث سال 1814 در شمار افراد ممتاز محسوب گردید. پس از آنکه متحدان، پاریس را اشغال کردند بطور محرمانه با آنان در نحوۀ کناره گیری ناپلئون از سلطنت و دیگر امور اجتناب ناپذیر موافقت کرد. او خاطرات خود را بصورت کتابی درآورد. (از لاروس)
دوک راگوز ومارشال فرانسوی (1774-1852 میلادی) او حاکم ولایت ’ایلیرین’ بود و در پرتقال و لایپزیک جنگ کرد و در حوادث سال 1814 در شمار افراد ممتاز محسوب گردید. پس از آنکه متحدان، پاریس را اشغال کردند بطور محرمانه با آنان در نحوۀ کناره گیری ناپلئون از سلطنت و دیگر امور اجتناب ناپذیر موافقت کرد. او خاطرات خود را بصورت کتابی درآورد. (از لاروس)
دهی است از دهستان حومه بخش خورموج شهرستان بوشهر بحدود و مشخصات زیر: شمال بخش اهرم، باختر ارتفاعات مند و تنگستان، خاور ارتفاعات دهستان خاویز و ارتفاعات لاور، رئیس غلام، جنوب دهستان چغاپور. این دهستان در شمال باختری بخش واقع و هوای آن گرم و آب مشروب آن از قنات و چاه و زراعت آن دیمی است. محصولات خورموج عبارتند از: غلات و خرما و تنباکو. شغل اهالی زراعت و باغبانی و کسب از صنایع دستی عبابافی است. این بخش خورموج از 22 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و تعداد نفوس آن در حدود 16000 تن و قراءمهم عبارت از خردرازی، فقیه حسنان، کلل، حیدری و لاور و رئیس غلام است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان حومه بخش خورموج شهرستان بوشهر بحدود و مشخصات زیر: شمال بخش اهرم، باختر ارتفاعات مند و تنگستان، خاور ارتفاعات دهستان خاویز و ارتفاعات لاور، رئیس غلام، جنوب دهستان چغاپور. این دهستان در شمال باختری بخش واقع و هوای آن گرم و آب مشروب آن از قنات و چاه و زراعت آن دیمی است. محصولات خورموج عبارتند از: غلات و خرما و تنباکو. شغل اهالی زراعت و باغبانی و کسب از صنایع دستی عبابافی است. این بخش خورموج از 22 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و تعداد نفوس آن در حدود 16000 تن و قراءمهم عبارت از خُرْدرازی، فقیه حسنان، کلل، حیدری و لاور و رئیس غلام است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
نام یکی از امرای هند است که شاه تیمور آنرا نائب خود کرد و متوجه سمرقند شد و بعد از چند سال خضرخان بر تخت دهلی نشست. (آنندراج). خضرخان نخستین سلطان از سلاطین سادات هند است که از سال 817 هجری قمری تا 824هجری قمری بر هند حکمرانی کرد. (یادداشت بخط مؤلف). و رجوع به ص 414 تاریخ ادبیات ادوارد برون ج 3 شود ابن عمر بن احمد. هفتمین امیر از امرای ایلک خانیۀ ترکستان غربی است که وفات او در 495 هجری قمری اتفاق افتاد. (یادداشت بخط مؤلف)
نام یکی از امرای هند است که شاه تیمور آنرا نائب خود کرد و متوجه سمرقند شد و بعد از چند سال خضرخان بر تخت دهلی نشست. (آنندراج). خضرخان نخستین سلطان از سلاطین سادات هند است که از سال 817 هجری قمری تا 824هجری قمری بر هند حکمرانی کرد. (یادداشت بخط مؤلف). و رجوع به ص 414 تاریخ ادبیات ادوارد برون ج 3 شود ابن عمر بن احمد. هفتمین امیر از امرای ایلک خانیۀ ترکستان غربی است که وفات او در 495 هجری قمری اتفاق افتاد. (یادداشت بخط مؤلف)
یعنی چشمه های آب داغ، یکی از شهرهای حصار دار لفتالی میباشد. (یوشع 19: 25). و دور نیست که همان حمام یا چشمه های گرمی باشد که بمسافت یک میل بجنوب طبریه واقع و همواره بواسطه آبهای کبریتش معروف به وده، بموافق طب شست و شودر آنها برای بعضی امراض جلدیه نافع بود. لکن بهیچوجه از آنها نتوان آشامید و بالفرض باعث تهوع و غثیان شود. در حوالی این چشمه، آثار شهری نمودار است که دور نیست حمون و حموت دور باشد. (قاموس کتاب مقدس)
یعنی چشمه های آب داغ، یکی از شهرهای حصار دار لفتالی میباشد. (یوشع 19: 25). و دور نیست که همان حمام یا چشمه های گرمی باشد که بمسافت یک میل بجنوب طبریه واقع و همواره بواسطه آبهای کبریتش معروف به وده، بموافق طب شست و شودر آنها برای بعضی امراض جلدیه نافع بود. لکن بهیچوجه از آنها نتوان آشامید و بالفرض باعث تهوع و غثیان شود. در حوالی این چشمه، آثار شهری نمودار است که دور نیست حمون و حموت دور باشد. (قاموس کتاب مقدس)
یکی از مخالیف شرقی یمن و بزرگترین همه مخالیف آن است. صاحب حدود العالم گوید: ناحیتی است (بعربستان) خرم و آبادان و اندر وی شهرهاست و رسم ایشان چنان است که هر غریبی که بشهر ایشان اندرشود و بمزگت ایشان نماز کند هر روزی سه بار طعام برند او را و نواخت بسیارکنند مگر که مخالفتی کند به مذاهب با ایشان. (حدود العالم). و یاقوت گوید: حضرموت بفتح پس سکون و فتح راء و میم دو اسم مرکبند. طول آن 71 درجه و عرض 12 درجه... و ابن کلبی گوید: نام حضرموت در تورات حاضرمیت است... و آن ناحیتی فراخ است در شرقی عدن نزدیک دریا و بپیرامون آن ریگ فراوان که احقاف نامند و قبر هود علیه السلام بدانجاست و چاه برهوت در نزدیکی آن است و نیز حضرموت نام قبیله ای است: و آنرا دو شهر است: یکی موسوم به تریم و دیگری به شبام. دارای قلعه ها و قراء. و ابن الفقیه گوید: حضرموت مخلافی از یمن است. میان یمن و دریا و میان آن و دریا ریگهاست (ریگستان ها) . و فاصله آن با مخلاف صداء سی فرسنگ است و مسافت بین آن به اصنعاء هفتادودو فرسخ باشد و بعضی گفته اند یازده روزه راه. و اصطخری گوید: میان حضرموت و عدن یک ماهه راه بود. و فتح حضرموت بزمان رسول صلوات اﷲ علیه بود، آنگاه که نبی اکرم مردم حضرموت را به اسلام خواند آنان مسلمانی پذیرفتند و اشعث بن قیس با خیلی از سواران از جانب مردم حضرموت نزد پیغامبر صلوات اﷲ علیه شد و حضرت او وی را اکرام فرمود و هنگام بازگشت او درخواست تا آنان را والی تعیین فرماید و رسول صلوات اﷲ علیه زیادبن لبیدالبیاضی الانصاری را ولایت حضرموت داد و کنده را نیز ضمیمۀ قلمرو ولایت او کرد و تاگاه وفات او علیه السلام کار بر این نهج بود. لکن پس از رحلت پیغامبر (ص) آنگاه که ابی بکر بزیادبن لبید وفات رسول صلوات اﷲ علیه را بنوشت و دستور داد تا از مردم آنجا بیعت بر خلافت او بستاند اشعث بن قیس با عده ای کثیر از مردم کنده از بیعت ابی بکر امتناع ورزید و میان آن گروه و زیاد جنگ افتاد. و زیاد و یاران وی هزیمت شدند و از ابی بکر مدد خواست و ابی بکر به مهاجر بن ابی امیه والی صنعاء نوشت تا بمدد زیاد شتابد و او با سپاهی بحضرموت شد و بار دیگر میان زیاد و یاران اشعث جنگ درگرفت و غلبه زیاد را بود و اشعث را اسیر گرفته به ابی بکر فرستادند و او به ابی بکر گفت مرا مکش و برای جنگهای خویش نگاهدار و خواهر خود ام فروه را بزنی بمن ده سوگند با خدای که من پس از مسلمانی رده نیاوردم، لکن در ادای صدقه بخل ورزیدم و ابی بکر بر او ببخشود و ام فروه را بزنی به وی داد و از آنان محمدو اسحاق و ام قریبه و حبانه آمد و او پیوسته بمدینه ببود تا آنگاه که بغزا بعراق شد و در کوفه وفات یافت و حضرت حسن بن علی علیه السلام بر وی نماز گزارد. (نقل به اختصار از معجم البلدان). و رجوع به فهرست عقدالفرید ج 1، 3، 5، 6 و حبیب السیر ج 1 ص 14، 21، 92، 157، 159، 186 و ج 2 ص 395 و 415 و امتاع الاسماع ج 1 ص 509 و عیون الانباء ص 207 و تاریخ الحکماء قفطی ص 150 و 367 وحلل سندسیه ص 298، 299 و مجمل ص 145، 151، 154، 170، 179، 193، 432، 479 و ضحی الاسلام و قاموس الاعلام شود
یکی از مخالیف شرقی یمن و بزرگترین همه مخالیف آن است. صاحب حدود العالم گوید: ناحیتی است (بعربستان) خرم و آبادان و اندر وی شهرهاست و رسم ایشان چنان است که هر غریبی که بشهر ایشان اندرشود و بمزگت ایشان نماز کند هر روزی سه بار طعام برند او را و نواخت بسیارکنند مگر که مخالفتی کند به مذاهب با ایشان. (حدود العالم). و یاقوت گوید: حضرموت بفتح پس سکون و فتح راء و میم دو اسم مرکبند. طول آن 71 درجه و عرض 12 درجه... و ابن کلبی گوید: نام حضرموت در تورات حاضرمیت است... و آن ناحیتی فراخ است در شرقی عدن نزدیک دریا و بپیرامون آن ریگ فراوان که احقاف نامند و قبر هود علیه السلام بدانجاست و چاه برهوت در نزدیکی آن است و نیز حضرموت نام قبیله ای است: و آنرا دو شهر است: یکی موسوم به تریم و دیگری به شبام. دارای قلعه ها و قراء. و ابن الفقیه گوید: حضرموت مخلافی از یمن است. میان یمن و دریا و میان آن و دریا ریگهاست (ریگستان ها) . و فاصله آن با مخلاف صداء سی فرسنگ است و مسافت بین آن به اصنعاء هفتادودو فرسخ باشد و بعضی گفته اند یازده روزه راه. و اصطخری گوید: میان حضرموت و عدن یک ماهه راه بود. و فتح حضرموت بزمان رسول صلوات اﷲ علیه بود، آنگاه که نبی اکرم مردم حضرموت را به اسلام خواند آنان مسلمانی پذیرفتند و اشعث بن قیس با خیلی از سواران از جانب مردم حضرموت نزد پیغامبر صلوات اﷲ علیه شد و حضرت او وی را اکرام فرمود و هنگام بازگشت او درخواست تا آنان را والی تعیین فرماید و رسول صلوات اﷲ علیه زیادبن لبیدالبیاضی الانصاری را ولایت حضرموت داد و کنده را نیز ضمیمۀ قلمرو ولایت او کرد و تاگاه وفات او علیه السلام کار بر این نهج بود. لکن پس از رحلت پیغامبر (ص) آنگاه که ابی بکر بزیادبن لبید وفات رسول صلوات اﷲ علیه را بنوشت و دستور داد تا از مردم آنجا بیعت بر خلافت او بستاند اشعث بن قیس با عده ای کثیر از مردم کنده از بیعت ابی بکر امتناع ورزید و میان آن گروه و زیاد جنگ افتاد. و زیاد و یاران وی هزیمت شدند و از ابی بکر مدد خواست و ابی بکر به مهاجر بن ابی امیه والی صنعاء نوشت تا بمدد زیاد شتابد و او با سپاهی بحضرموت شد و بار دیگر میان زیاد و یاران اشعث جنگ درگرفت و غلبه زیاد را بود و اشعث را اسیر گرفته به ابی بکر فرستادند و او به ابی بکر گفت مرا مکش و برای جنگهای خویش نگاهدار و خواهر خود ام فروه را بزنی بمن ده سوگند با خدای که من پس از مسلمانی رده نیاوردم، لکن در ادای صدقه بخل ورزیدم و ابی بکر بر او ببخشود و ام فروه را بزنی به وی داد و از آنان محمدو اسحاق و ام قریبه و حبانه آمد و او پیوسته بمدینه ببود تا آنگاه که بغزا بعراق شد و در کوفه وفات یافت و حضرت حسن بن علی علیه السلام بر وی نماز گزارد. (نقل به اختصار از معجم البلدان). و رجوع به فهرست عقدالفرید ج 1، 3، 5، 6 و حبیب السیر ج 1 ص 14، 21، 92، 157، 159، 186 و ج 2 ص 395 و 415 و امتاع الاسماع ج 1 ص 509 و عیون الانباء ص 207 و تاریخ الحکماء قفطی ص 150 و 367 وحلل سندسیه ص 298، 299 و مجمل ص 145، 151، 154، 170، 179، 193، 432، 479 و ضحی الاسلام و قاموس الاعلام شود
دهی است از دهستان درکاسعیده بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، محلی است کوهستانی و جنگلی و هوای آن مرطوب ومالاریائی واقع در 18 هزارگزی شمال کیاسر و 3 هزارگزی شمال راه عمومی کیاسر بساری سکنۀ آن در حدود 200 تن و مذهب آنها شیعه و زبانشان مازندرانی و فارسی است، آب آنجا از چشمه و رود خانه گرم آب، محصولات غلات وبرنج است، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس و شال بافی و راه مالرو میباشد معدن زغال سنگ نیز در آنجا وجود دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان درکاسعیده بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، محلی است کوهستانی و جنگلی و هوای آن مرطوب ومالاریائی واقع در 18 هزارگزی شمال کیاسر و 3 هزارگزی شمال راه عمومی کیاسر بساری سکنۀ آن در حدود 200 تن و مذهب آنها شیعه و زبانشان مازندرانی و فارسی است، آب آنجا از چشمه و رود خانه گرم آب، محصولات غلات وبرنج است، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس و شال بافی و راه مالرو میباشد معدن زغال سنگ نیز در آنجا وجود دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان خبر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 70 هزارگزی جنوب باختری بافت سر راه مالرو خبر بدشت بر، محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 180 تن و زبانشان فارسی و مذهبشان شیعه است آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8) ده کوچکی است از دهستان هنزا بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در نه هزارگزی باختر ساردوئیه و یک هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه ببافت سکنۀ آن 100 تن است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان خبر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 70 هزارگزی جنوب باختری بافت سر راه مالرو خبر بدشت بر، محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 180 تن و زبانشان فارسی و مذهبشان شیعه است آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8) ده کوچکی است از دهستان هنزا بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در نه هزارگزی باختر ساردوئیه و یک هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه ببافت سکنۀ آن 100 تن است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
قسمتی ازترشحات داخلی که وسیله غدد مترشحه داخی ترشح میشود واثرتحریکی و حیاتی بر روی سایر اعضا بدن دارد. هورمون های دارای برخی خواص مشترکند اولا مانند کاتالیزورها بمقدارخیلی کم دارای اثرات خیلی زیادی هستتدولی معذلک بادیا ستارها تفاوت کلی دارند مثلا در اثر حرارت ازبین نمیروند و یالااقل در مقابل حرارتی که دیاستازها را از بین میبرد مقاومت کرده و از بین نمیروند ثانیا خواص یک آنتی ژن را هم ندارند یعنی اگر ببدن حیوانات تزریق شوند نه موجب عادت میشود و نه تولید مصونیت میکند و نه سبب پیدایش آنتی کور در بدن میشود. ثالثا فاقد خصوصیت زئولوژیکی هستند یعنی هورمون های مشابه در حیوانات مختلفه دارای اثرات مشابه هستند مثلا آدرنالیتی که از قسمت مغزی غده فوق کلیوی یک پستاندار گرفته شود با آدرنالینی که از پراگانگلیون های سگ ماهیهابدست آید دارای خواص فیزیولوژیکی مشابه هستند اخیرا برخی ازهورمون را بطور مصنوعی نیزتهیه کرده اند ارمون
قسمتی ازترشحات داخلی که وسیله غدد مترشحه داخی ترشح میشود واثرتحریکی و حیاتی بر روی سایر اعضا بدن دارد. هورمون های دارای برخی خواص مشترکند اولا مانند کاتالیزورها بمقدارخیلی کم دارای اثرات خیلی زیادی هستتدولی معذلک بادیا ستارها تفاوت کلی دارند مثلا در اثر حرارت ازبین نمیروند و یالااقل در مقابل حرارتی که دیاستازها را از بین میبرد مقاومت کرده و از بین نمیروند ثانیا خواص یک آنتی ژن را هم ندارند یعنی اگر ببدن حیوانات تزریق شوند نه موجب عادت میشود و نه تولید مصونیت میکند و نه سبب پیدایش آنتی کور در بدن میشود. ثالثا فاقد خصوصیت زئولوژیکی هستند یعنی هورمون های مشابه در حیوانات مختلفه دارای اثرات مشابه هستند مثلا آدرنالیتی که از قسمت مغزی غده فوق کلیوی یک پستاندار گرفته شود با آدرنالینی که از پراگانگلیون های سگ ماهیهابدست آید دارای خواص فیزیولوژیکی مشابه هستند اخیرا برخی ازهورمون را بطور مصنوعی نیزتهیه کرده اند ارمون