جدول جو
جدول جو

معنی خضرادمن - جستجوی لغت در جدول جو

خضرادمن
(خَ دِ مَ)
خضراء دمن. خضراءالدمن. رجوع به خضراء دمن در این لغت نامه شود:
خضرادمنی و خضردامن
درساز چو آب خضر با من.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خضراالدمن
تصویر خضراالدمن
سبزه ای که در مزبله و میان خاکروبه و سرگین می روید، کنایه از هر چیزی که ظاهرش آراسته و باطن آن فاسد و خراب باشد
فرهنگ فارسی عمید
(خَ یِ دِ مَ)
خضراء دمن. خضراءالدمن. خضرادمن. (از آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به خضراء دمن در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(خَءِ دِ مَ)
سبزه ای که بر وی سرگین روید:
چشم غره شد بخضراء دمن
عقل گوید بر محک ماش زن.
(مثنوی)
لغت نامه دهخدا
(دُ مُ)
قارادومون. قارادامن. قردمانا است. (فهرست مخزن الادویه). نام گیاهی است. کرویای جبلی و بری و آن زیرۀ رومی است، زردرنگ، بدل وی اذخر و حرمل بود و گویند بدل آن مشکطرامشیع است. (میزان الادویه ص 356)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
نام یکی از شهرهای آرمنیه است که آن به ابتدا شهر بزرگی بوده و بعدها کوچک گردیده است. حقوق دیوانی این شهر پنج هزاروسیصد دینار است. (از نزهه القلوب چ دبیرسیاقی ص 118)
نام دیهی است از دیهای بخارا. این نام عجمی است
لغت نامه دهخدا
خضرا الدمن سبز پوک، زیبای بد گهر، سبزه خاکروبه سبزه ای که بر سز گین و خاکروبه روید
فرهنگ لغت هوشیار