خشکمازو (خُ) شاخۀ پژمرده و یا شکستۀ درخت. (ناظم الاطباء). خشکمازه، پوست درخت. (ناظم الاطباء). خشکمازه ادامه... شاخۀ پژمرده و یا شکستۀ درخت. (ناظم الاطباء). خشکمازه، پوست درخت. (ناظم الاطباء). خشکمازه لغت نامه دهخدا