جدول جو
جدول جو

معنی خشخط - جستجوی لغت در جدول جو

خشخط
(خِ خَ)
صدای که هنگام نوشتن از قلم برآید که آن را صریر خوانند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
خشخط
خشنوشت آوایی که به هنگام نوشتن از خامه بر آید
تصویری از خشخط
تصویر خشخط
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ خَ)
با خطها. مخطط. صاحب خطوط:
خطخط که کرده جزع یمانی را
بوی از کجاست عنبر سارا را.
ناصرخسرو.
، کلمه امر که در فرمان دادن کسی را که ناگهان با نیزه حمله کند، استعمال کنند. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خوش خط و خال، خوشی خط، کسی که خوب می نویسد
فرهنگ گویش مازندرانی