جدول جو
جدول جو

معنی خشتیجه - جستجوی لغت در جدول جو

خشتیجه
(خِ جَ / جِ)
خشتجه. خشتک. رجوع به خشتچه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
خشک شده، کنایه از لاغر، کنایه از متعجب
فرهنگ فارسی عمید
(بِ جِ)
دهی از دهستان کرچمبو، بخش داران، شهرستان فریدن. سکنۀ آن 1400تن. آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غلات و حبوب و سیب زمینی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ / دِ)
خشک شده. (یادداشت بخط مؤلف) ، تشنه. (از ناظم الاطباء).
- دهان خشکیده، دهان انسان که بر اثر عصبانیت یا تشنگی خشک شده. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
دهی است جزء دهستان حمزه لو بخش خمین شهرستان محلات واقع در سی هزارگزی شمال باختر خمین و هفت هزارگزی خاور راه شوسه خمین به اراک. این دهکده در کوهستان قرار دارد و سردسیر می باشد آب آن از قنات و محصول آن غلات و بن شن و پنبه و انگور و بادام، شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
تخم مرغ. مرغانه. بیضه. خایه (در مرغ). و آن را آستینه و آشینه نیز ضبط کرده اند
لغت نامه دهخدا
(اِ جَ / جِ)
دهی است از دهستان عقدای بخش اردکان شهرستان یزد که در 48 هزارگزی باختر اردکان و 5 هزارگزی راه عقدا به جلیل آباد واقع است و محلی کوهستانی، گرم و معتدل و مالاریایی است. سکنۀ آن 282 تن میباشد که پیرو مذهب شیعه اند و بزبان فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و انار است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه آن ارابه رو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ / دِ)
خفته. خوابیده. بخواب شده
لغت نامه دهخدا
تصویری از خفتیده
تصویر خفتیده
خفته خوابیده خسپیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
آنچه که آب و رطوبت آن از میان رفته باشد، پژمرده (گیاه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشکیجه
تصویر مشکیجه
مشکیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشتینه
تصویر آشتینه
تخم مرغ، بیضه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
((خُ دِ))
پژمرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
جافٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
Parched
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
desséché
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
пересохший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
바싹 마른
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
خشک
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
শুকনো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
kavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
kurumuş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
יבש מאוד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
乾いた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
ausgetrocknet
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
सूखा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
kering
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
แห้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
reseco
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
secco
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
ressequido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
干涸的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
wysuszony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
пересохлий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
uitgedroogd
دیکشنری فارسی به هلندی