جدول جو
جدول جو

معنی خسروپاشا - جستجوی لغت در جدول جو

خسروپاشا(خُ رَ /رُو)
نام یکی از رجال دورۀ سلطان مرادخان رابع است که به صدارت نیز رسید او به ابتدا مربی حرم همایونی بود و بعد اسلحه دار شد و به سال 1037 هجری قمری وزیر ثانی گشت و همان سال به صدارت رسید او در رفعاغتشاش اناطولی سعی بلیغ کرد و ارضروم را محاصره نمود و بعد به آنان امان داد و با این فتوحات بباب عالی برگشت. در سال 1038 هجری قمری سفری به ایران کرد و در جنگ بین ایران و عثمانی شرکت نمود و تا همدان پیش رفت. او سرانجام از کار خویش عزل شد و مدت صدارت او سه سال بود. این وزیر از وزراء کاردان ولی بیحد خونریز و مکار و جسور بود. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ)
نام یکی از وزرای سلطان محمد ثالث و سلطان احمد اول عثمانی است در قرن یازدهم هجری. (از قاموس الاعلام) (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ /رُو)
وی یکی از رجال دوران سلطان سلیمان عثمانی است که مدت سی سال والی بوده است و بعد در محاربات مجارستان دخالت کرد و شجاعت و همت بسیار نمود. سپس مورد غضب واقع گردید و از مقام خود عزل شد و در سال 954 هجری قمری درگذشت. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ / رُو)
نام وی محمد و از وزرای سلطان سلیم خان ثالث و سلطان محمودخان و سلطان عبدالمجیدخان پادشاهان عثمانی بود. بسال 1206 هجری قمری یعنی به زمان کوچک حسین پاشا وی مهردار و بعد کدخدا شد. در سال 1216 هجری قمری برتبۀ میرمیرانی و بعد والی قره حصار گردید. چون فرانسوی ها از مصر رفتند او بهمراهی خورشیدپاشا به مصر رفت و به محافظت اسکندریه پرداخت و در مصر خدمتها کرد تا سلانیک نیز سفر کرد. او به زمان سلطان محمود خانیده یعنی سال 1226 هجری قمری فرماندۀ نیروی دریایی شد و به سال 1233 هجری قمری پس از شش سال و اندی عزل گردید و دوباره بسال 1238 هجری قمری فرمانده نیروی دریائی شد و تا سال 1242 هجری قمری که عزل گردید بدین شغل اشتغال داشت. در سال 1252 هجری قمری بریاست مجلس احکام عدلیه منصوب گردید و در سال 1256 هجری قمری از کار معاف شد و به اتهام اخذ رشوت خانه نشین گردید. سپس بسال 1257 عفو گردید ولی خانه نشین بود تا سال 1262 هجری قمری که سرعسکر شد و بهمان مقام بود تا در سال 1271 هجری قمری و در این سال بر اثر کهولت جان سپرد و در مقبرۀ ابی ایوب انصاری دفن گردید. او از دشمنان محمدعلی پاشا بود و بر طریقۀ نقشبندیه می رفت. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا