جدول جو
جدول جو

معنی خریداری - جستجوی لغت در جدول جو

خریداری
خریدار بودن، عمل خریدار
تصویری از خریداری
تصویر خریداری
فرهنگ فارسی عمید
خریداری
(خَ)
عمل خریدار. (یادداشت بخط مؤلف). ابتیاع. (ناظم الاطباء).
- به چشم خریداری در چیزی نگریستن، با نهایت دقت در چیزی نظر انداختن، بدقت در چیزی توجه کردن.
- بی خریداری، بازار نداشتن. کساد:
بهر درم سر همت فرونمی آید
ببسته ام در دکان ز بی خریداری.
سعدی (کلیات چ مصفا ص 741)
لغت نامه دهخدا
خریداری
خرید ابتیاع
تصویری از خریداری
تصویر خریداری
فرهنگ لغت هوشیار
خریداری
خرید
تصویری از خریداری
تصویر خریداری
فرهنگ فارسی معین
خریداری
ابتیاع، خرید، سودا، معامله
متضاد: فروش
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خریدار
تصویر خریدار
خرید کننده، مشتری
کنایه از هواخواه
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
خریدکننده. مشتری. (ناظم الاطباء). خرنده، بایع، بیّع. (یادداشت بخط مؤلف) :
ای خریدار من ترا بدو چیز.
رودکی.
ز هر سو فراوان خریدار خاست
بدان کلبه بر تیزبازار خاست.
فردوسی.
فروشنده ام هم خریدار نیز
فروشم بخرم ز هر گونه چیز.
فردوسی.
مده در بهای جهان عمر کوته
که جز تو جهان خود خریدار دارد.
ناصرخسرو.
تو گرد چون و چرا گرهمی نیاری گشت
چرا و چون ترا ما بجان خریداریم.
ناصرخسرو.
یار تو باید که بخرد ترا
هم تو خودی خیره خریدار خویش.
ناصرخسرو.
خریدار دارم بسی از تو من به
چرا خدمت تو کنم رایگانی.
منوچهری.
هوی بمن بر دلال معصیت گشته ست
از آنکه خواجۀ بازار فسق و عصیانم
گنه بمن بر دلال وار عرضه کند
بدان سبب که خریدار آب دندانم.
سوزنی.
بکاه برگی برگ جهان نخواهم جست
چنان که نیست به یک جو جهان خریدارم.
خاقانی.
چو نقدی را دو کس باشد خریدار
بهای نقد بیش آید پدیدار.
نظامی.
خریدار در گر چه باشد بسی
سفالینه را هم ستاند کسی.
امیرخسرو دهلوی.
تو با این مردم کوته نظر در چاه کنعانی
به مصر آ تا پدید آیند یوسف را خریداران.
سعدی.
معرفت نیست در این قوم خدا را مددی
تا برم گوهر خود را بخریدار دگر.
حافظ.
شیر مردان در کعبه مرا نپذیرند
که سگان در دیرند خریدار مرا.
خاقانی.
اولین کس که خریدار تو شد من بودم
مایۀ گرمی بازار تو شد من بودم.
وحشی بافقی.
- امثال:
یک یوسف مصری و صد خریدار. (از مجموعۀ امثال چ هند).
، طالب. موافق بسیار. مشتاق. علاقه مند. خواهنده. (یادداشت بخط مؤلف) :
کجا مردم در این اقلیم هموار
بوند آن لفظ پیشین را خریدار.
(ویس و رامین).
که این ترک زاده سزاوار نیست
کس او را به شاهی خریدار نیست.
فردوسی.
خریدارم این رأی و پند ترا
سخن گفتن سودمند ترا.
فردوسی.
خریدارم او را بتخت و کلاه
بفرمان یزدان به گنج و سپاه.
فردوسی.
دستور ملک صاحب ابوالقاسم احمد
آن حمد و ثنا را به دل و دیده خریدار.
فرخی.
پشت اهل ادب است او و خریدار ادب
زین همی تیز شود اهل ادب را بازار.
فرخی.
از بارخدایان و بزرگان جهان ادبست
هم شعرشناسنده و هم علم خریدار.
فرخی.
چشم بدان دور باد از آن شه کانشه
سخت ادب پرور است و علم خریدار.
فرخی.
محمود و محمد ملکانند و شهانند
این خوی چنین را بدل و دیده خریدار.
فرخی.
حق است سخنهاش اگر زی تو محال است
بی شک خریدار خرافات و محالی.
ناصرخسرو.
این جهان پیرزنی سخت فریبنده ست
نشود مرد خردمند خریدارش.
ناصرخسرو.
مرد خرد را بعلم یاری ده
که خرد علم را خریدار است.
ناصرخسرو.
ماه را با نور رویش بیش مقداری نماند
مشک را با بوی زلفش بس خریداری نماند.
خاقانی.
باد در سبلت نااهل مدم
گرچه نااهل خریدار دم است.
خاقانی.
مرا ظن بود کز من برنگردی
خریدار بتی دیگر نگردی.
نظامی.
ناز بر آن کس که خریدار تست.
سعدی.
شهری است پرکرشمه و خوبان ز شش جهت
چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم.
حافظ.
بندۀ طالع خویشم که در این قحط وفا
عشق آن لولی سرمست خریدار من است.
حافظ.
و از درختان میوه ها پدید می آید و همه بزیر می ریزند و خشک میشوند و هیچ خریدار نباشد. (قصص الانبیاء)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
بی رونقی. کسادی:
بهر درم سر همت فرو نمی آید
ببسته ام در دکان ز بیخریداری.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
مشتری، خرید کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خریاری
تصویر خریاری
خریداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
((خَ))
مشتری، خرید کننده
فرهنگ فارسی معین
بایع، مشتری
متضاد: فروشنده، طالب، مشتاق، خواهان، علاقه مند، مشتاق
متضاد: بی علاقه، بیزار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
المشتري
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
Buyer, Shopper
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
acheteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
покупатель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
買い手 , 買い物客
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مشترک، خریدار
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
خریدار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
ক্রেতা , ক্রেতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
mteja, mnunuzi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
alıcı, müşteri
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
구매자 , 쇼핑객
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
खरीदार , खरीददार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
קונה , קוֹנֶה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
Käufer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
pembeli
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
ผู้ซื้อ , ผู้ซื้อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
koper
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
comprador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
comprador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
买家 , 购物者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
kupujący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
покупець
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خریدار
تصویر خریدار
acquirente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی