جدول جو
جدول جو

معنی خردسنج - جستجوی لغت در جدول جو

خردسنج(خِ رَ سَ)
عقل سنج. آنچه میزان سنجش عقل است:
ای معنی را نظم خردسنج تو میزان
ای حکمت را نثر تو بربسته به مسطر.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خردسال
تصویر خردسال
کم سن و سال، کودک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
دارای خرد، عاقل، دانا، هوشیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادسنج
تصویر بادسنج
خام طمع، خیال باف، خودبین، متکبر، برای مثال جمله نفس های تو ای باد سنج / کیل زبان است و ترازوی رنج (نظامی۱ - ۳۹)، که چند از مقالات آن بادسنج / که نه ملک دارد نه فرمان نه گنج (سعدی۱ - ۹۰)آلتی برای اندازه گیری فشار باد و سنجش سرعت آن
فرهنگ فارسی عمید
مردم متکبر و خام طمع را گویند. (برهان). متکبر. (شرفنامۀ منیری) (انجمن آرا). معجب و متکبر. (فرهنگ شعوری ورق 153 ص آ). خام طمعی. متکبر. (سروری). متکبر و خام طمع. (ناظم الاطباء). بادپیما. (آنندراج) (مجموعۀ مترادفات ص 74). مردم خام طمع. (برهان) (غیاث) (شعوری ج 1 ورق 153 ص آ). مرد خام کار. (آنندراج). رجوع به باد پیمودن شود:
جانشان گران چو خاک و سر بادسنجشان
بی سنگ چون ترازوی یوم الحسابشان.
خاقانی.
جمله نفسهای تو ای بادسنج
کیل زیانست و ترازوی رنج.
نظامی.
که چند از مقالات آن بادسنج
که نه ملک دارد نه فرمان نه گنج.
سعدی (بوستان).
بود یکی هرزه گر و بادسنج
برده بسی در طلب گنج رنج.
میرنظمی (از شعوری).
لغت نامه دهخدا
تصویری از خردسال
تصویر خردسال
جوان، طفل، کم سال
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی است که وزیدن باد را در دریا پیش از وزیدن نماید، و کنایه از شخص خودبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
عاقل، صاحب عقل و خرد صاحب خرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادسنج
تصویر بادسنج
((سَ))
ابزاری برای اندازه گیری شدت و سرعت باد، کنایه، از، بیهوده کار، یاوه گو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
((خِ رَ مَ))
عاقل، دانا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خردسال
تصویر خردسال
((خُ))
کم سال، اندک سال، کودک، جمع خردسالان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
عاقل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بادسنج
تصویر بادسنج
آنمومتر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
الحكيم
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
Wise
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
sage
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
현명한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
賢い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
حکیم
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
mwerevu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
বুদ্ধিমান
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
बुद्धिमान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
חכם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
sabio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
bijaksana
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
ฉลาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
wijs
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
saggio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
sábio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
mądry
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
мудрий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
weise
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
мудрый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خردمند
تصویر خردمند
明智的
دیکشنری فارسی به چینی