سست رفتن بر روی زمین. به آرامی و کندی در روی زمین راه رفتن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (تاج العروس) (متن اللغه) (قاموس) (لسان العرب)
سست رفتن بر روی زمین. به آرامی و کندی در روی زمین راه رفتن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (تاج العروس) (متن اللغه) (قاموس) (لسان العرب)
آبله را گویند که بسبب کار کردن یاسوختن و راه رفتن در دست و پا و اعضا بهم رسد. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (فرهنگ ضیاء) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 390). تاول. (فرهنگ جهانگیری)
آبله را گویند که بسبب کار کردن یاسوختن و راه رفتن در دست و پا و اعضا بهم رسد. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (فرهنگ ضیاء) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 390). تاول. (فرهنگ جهانگیری)
نوعی از رفتن بر روی زمین است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج العروس) ، بریدن خار و کدو و مانند آن ریزه ریزه. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (ناظم الاطباء)
نوعی از رفتن بر روی زمین است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج العروس) ، بریدن خار و کدو و مانند آن ریزه ریزه. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (ناظم الاطباء)
دونی و دغائی و حیله باشد. (صحاح الفرس) ، دوبینی و دودلی. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : گرنه خاتوله خواهی آوردن آن چه حیله ست و تنبل و دستان ؟ دقیقی. اکنون که همینت باز دارد خاتوله کنی و چند گون شر. ؟
دونی و دغائی و حیله باشد. (صحاح الفرس) ، دوبینی و دودلی. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : گرنه خاتوله خواهی آوردن آن چه حیله ست و تنبل و دستان ؟ دقیقی. اکنون که همینت باز دارد خاتوله کنی و چند گون شر. ؟
گیاهی است دوایی که بعربی لسان الحمل گویند. خرغول. (از برهان قاطع) (از فرهنگ جهانگیری) : باشد چو ز ضعف معده ات بول الدم ضعف تو از آن زیاده گردد هر دم گر شربت زرک و آب خرغوله خوری قوت شودت فزون مرض گردد کم. یوسفی طبیب (از فرهنگ جهانگیری)
گیاهی است دوایی که بعربی لسان الحمل گویند. خرغول. (از برهان قاطع) (از فرهنگ جهانگیری) : باشد چو ز ضعف معده ات بول الدم ضعف تو از آن زیاده گردد هر دم گر شربت زرک و آب خرغوله خوری قوت شودت فزون مرض گردد کم. یوسفی طبیب (از فرهنگ جهانگیری)