جدول جو
جدول جو

معنی خذرنوه - جستجوی لغت در جدول جو

خذرنوه
(خَ ذَ)
عنکبوت کلان. (از ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 390) ، نره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آذرنوش
تصویر آذرنوش
(پسرانه)
پاکدین، شیرین، دل انگیز، نوش آذر، آتش جاویدان، گرمای همیشگی، نام دومین آتشکده از هفت آتشکده بزرگ ایرانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
ویژگی کسی یا چیزی که غذا می خورد، کنایه از نان خور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خورنگه
تصویر خورنگه
خورنگاه، برای مثال خواهی که در خورنگه دولت کنی طواف / برخیز از این خرابۀ نادلگشای خاک (خاقانی - ۲۳۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گذرنده
تصویر گذرنده
عبور کننده، ناپایدار
فرهنگ فارسی عمید
(خَ بَ نَ جَ)
خوش غذا. (از متن اللغه) (اقرب الموارد) ، زنی که پشت های ضخیم و گوشت آلود دارد، زن گرداندام. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ)
کسی که عمل خاریدن را انجام می دهد. علتی که موجب خاریدن شود. رجوع به خاریدن شود
لغت نامه دهخدا
(خِ فَ)
واحد خذراف است. رجوع به خذراف در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
عبور کننده عابر، جمع گذرندگان: ای با عدوی ما گذرنده بکوی ما، ای ما هروی، شرم نداری زروی ما ک (منوچهری)، ناپایدار فانی: تا این زندگانی گذرنده ای مردمان، شمار نفریبد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرنوبه
تصویر خرنوبه
وزنی معادل سه درهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خورنگه
تصویر خورنگه
کاخ با شکوه کوشک با جلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
آنکه خورد آکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
آکل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
تآكل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
Corrosive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
קורוזיבי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
خوردنی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
ক্ষয়কারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
zinazochimba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
aşındırıcı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
부식성의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
腐食性の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
กัดกร่อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
संक्षारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
korosif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
腐蚀的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
korozyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
корозійний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
korrosiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
коррозионный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی