جدول جو
جدول جو

معنی خدیسر - جستجوی لغت در جدول جو

خدیسر
(خُ سَ)
نام شهری است به ماوراءالنهر در سرحد اشروسنه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ سَ)
منسوب به خدیسر. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(خُ سَ)
احمد بن حمید خدیسری، مکنی به ابوالقاسم از عبدبن حمید روایت کرد و از او ابویحیی احمد بن یحیی فقیه سمرقندی روایت نمود. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(خِ وَ)
پادشاه. (برهان قاطع) ، وزیر، خداوندگار، بزرگ، یگانه عصر. (برهان قاطع) ، شاهزاده، شخص مسن محترم. (ناظم الاطباء). کدیور
لغت نامه دهخدا
(خَ)
حسن و خوبی، خوشدلی. خوش خلقی. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی از دهستان حومه بخش رامسر شهرستان شهسوار با 420 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
کدیور، شاه سلطان، پادشاه، شاهزاده، وزیر، امیر، بزرگ قوم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خودرأی، خودسر
فرهنگ گویش مازندرانی