حبیب بن ساق بن عتبه بن عمرو بن خدیج از جمله کسانی است که واقعۀ بدر و مابعد آنرا دید. اوجد حبیب بن عبدالرحمن است. در بین انصار خدیج وجود ندارد آنکه یافت میشود خدیج است. (از انساب سمعانی) عامر بن کعب بن عمرو بن خدیج، مکنی به ابوزرعۀ شاعر. از کسانی است که بنابر قول طبری در واقعۀ احد حضور داشت. (از انساب سمعانی)
حبیب بن ساق بن عتبه بن عمرو بن خدیج از جمله کسانی است که واقعۀ بدر و مابعد آنرا دید. اوجد حبیب بن عبدالرحمن است. در بین انصار خَدیج وجود ندارد آنکه یافت میشود خُدَیج است. (از انساب سمعانی) عامر بن کعب بن عمرو بن خدیج، مکنی به ابوزرعۀ شاعر. از کسانی است که بنابر قول طبری در واقعۀ احد حضور داشت. (از انساب سمعانی)
الکبری مشهور به ام المؤمنین، اول زن پیغمبر اسلام است که دختر خویلدبن اسد بن عبدالعزی بن قصی از اشراف قریش بود. مادر مشارالیها فاطمه بنت زائده الاصم از اولاد عامر بن لؤی است. بزمان جاهلیت خدیجه را طاهره می گفتند و حضرت رسالت لقب ’کبری ̍’ به او داد. قبل از بعثت این زن به ازدواج پیغمبر اسلام درآمد و حضرت صدیقۀ طاهره فاطمۀ زهرا و قاسم و طیب و طاهر از بطن اوست. خدیجه کبری ̍ پیش از همه زنان قبول اسلام و ایمان نمود و مدت 24 سال و اندی دورۀ زندگی او با پیغمبر بود و بعد از آن بسرای دیگر شتافت. از وسائل ظاهری که موجب پیشرفت کار نبوت شد، ثروت خدیجه را ذکر کرده اند. عایشه روایت می کند که پیغمبر همواره خدیجه را وصف و ثنا می کرد تا روزی غیرت بر من عارض شد و رشک بردم و گفتم: خدیجه بیش از پیرزنی نبوده است، خداوند عالمیان مر ترا بهتر ازآن عنایت کرده. پیغمبر اسلام دلتنگ شد و گفت: نه، والله ببهتر از خدیجه تاکنون نایل نشده ام. در وقتی که تمام مردم کافر بودند، او مرا تصدیق می کرد. در اوانی که هیچکس بمعاونت من نمیپرداخت او به ثروت خود با من مؤاسات کرد و خداوند از بطن او چند فرزند بمن عطا فرمود. عایشه گفت: چون این کلمات را از حضرت پیغمبر استماع کرد بر خود مخمر کردم که من بعد از خدیجه بد نگویم. خدیجه سه سال قبل از هجرت در سن شصت وپنج سالگی در مکۀ معظمه بدار بقا شتافت. بنابراین تاریخ مزاوجت او با حضرت رسول، بیست وهفت سال و چند ماه قبل از هجرت اتفاق افتاده است. خدیجه الکبری، زنی عاقل و باثروت بود و پیغمبر اسلام در حق او گفته است: خدیجه خیرنساء عالمها. (از خیرات حسان ج 1 ص 111) : از سر زهد و صفا در شخص او هم خدیجه هم حمیرا دیده ام. خاقانی
الکبری مشهور به ام المؤمنین، اول زن پیغمبر اسلام است که دختر خویلدبن اسد بن عبدالعزی بن قصی از اشراف قریش بود. مادر مشارالیها فاطمه بنت زائده الاصم از اولاد عامر بن لؤی است. بزمان جاهلیت خدیجه را طاهره می گفتند و حضرت رسالت لقب ’کبری ̍’ به او داد. قبل از بعثت این زن به ازدواج پیغمبر اسلام درآمد و حضرت صدیقۀ طاهره فاطمۀ زهرا و قاسم و طیب و طاهر از بطن اوست. خدیجه کبری ̍ پیش از همه زنان قبول اسلام و ایمان نمود و مدت 24 سال و اندی دورۀ زندگی او با پیغمبر بود و بعد از آن بسرای دیگر شتافت. از وسائل ظاهری که موجب پیشرفت کار نبوت شد، ثروت خدیجه را ذکر کرده اند. عایشه روایت می کند که پیغمبر همواره خدیجه را وصف و ثنا می کرد تا روزی غیرت بر من عارض شد و رشک بردم و گفتم: خدیجه بیش از پیرزنی نبوده است، خداوند عالمیان مر ترا بهتر ازآن عنایت کرده. پیغمبر اسلام دلتنگ شد و گفت: نه، والله ببهتر از خدیجه تاکنون نایل نشده ام. در وقتی که تمام مردم کافر بودند، او مرا تصدیق می کرد. در اوانی که هیچکس بمعاونت من نمیپرداخت او به ثروت خود با من مؤاسات کرد و خداوند از بطن او چند فرزند بمن عطا فرمود. عایشه گفت: چون این کلمات را از حضرت پیغمبر استماع کرد بر خود مخمر کردم که من بعد از خدیجه بد نگویم. خدیجه سه سال قبل از هجرت در سن شصت وپنج سالگی در مکۀ معظمه بدار بقا شتافت. بنابراین تاریخ مزاوجت او با حضرت رسول، بیست وهفت سال و چند ماه قبل از هجرت اتفاق افتاده است. خدیجه الکبری، زنی عاقل و باثروت بود و پیغمبر اسلام در حق او گفته است: خدیجه خیرنساء عالمها. (از خیرات حسان ج 1 ص 111) : از سر زهد و صفا در شخص او هم خدیجه هم حمیرا دیده ام. خاقانی
دهی است از دهستان کرطا بخش رامهرمز شهرستان اهواز. واقع در پانزده هزارگزی شمال خاوری رامهرمز کنار راه شوسۀ هفتگل به گنبد لران. این ناحیه کوهستانی و گرمسیر و مالاریایی و دارای 160 تن سکنۀ فارسی زبان می باشد. آب آن از رود خانه رامهرمز و محصولاتش غلات و برنج است. اهالی بکشاورزی گذران میکنند و راه آنجا شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان کرطا بخش رامهرمز شهرستان اهواز. واقع در پانزده هزارگزی شمال خاوری رامهرمز کنار راه شوسۀ هفتگل به گنبد لران. این ناحیه کوهستانی و گرمسیر و مالاریایی و دارای 160 تن سکنۀ فارسی زبان می باشد. آب آن از رود خانه رامهرمز و محصولاتش غلات و برنج است. اهالی بکشاورزی گذران میکنند و راه آنجا شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
ابن رافع بن عدی الانصاری الاوسی الحارثی والدرافع...بغوی و تابعان او، او را از جمله صحابیان آورده اند، از او حدیثی روایت کرده اند که وهمی است. طبرانی از طریق عاصم بن علی از شعبه از یحیی بن ابی سلیم روایت کرد و گفت: از عبایه بن رفاعه شنیدم که از جد خود نقل کرد و گفت: جد من چون مرد چهار چیز باقی گذارد. جاریه ای و ناضحی (شتر آبکش) و عبد حجامی و زمینی، پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره آنها چنین گفت: فی الجاریه نهی عن کسبها و قال فی الحجام ما اصاب فاعلفه الناضح و قال فی الارض ازرعها اودعها. در این حدیث بحث ها رفته است. در ناقلین یا منسوبان به این حدیث شک بسیار شده است و نیز درباره خدیج احادیث دیگری نقل شده است. رجوع به الاصابه ج 1 قسم 1 ص 106 شود
ابن رافع بن عدی الانصاری الاوسی الحارثی والدرافع...بغوی و تابعان او، او را از جمله صحابیان آورده اند، از او حدیثی روایت کرده اند که وهمی است. طبرانی از طریق عاصم بن علی از شعبه از یحیی بن ابی سلیم روایت کرد و گفت: از عبایه بن رفاعه شنیدم که از جد خود نقل کرد و گفت: جد من چون مرد چهار چیز باقی گذارد. جاریه ای و ناضحی (شتر آبکش) و عبد حجامی و زمینی، پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره آنها چنین گفت: فی الجاریه نهی عن کسبها و قال فی الحجام ما اصاب فاعلفه الناضح و قال فی الارض ازرعها اودعها. در این حدیث بحث ها رفته است. در ناقلین یا منسوبان به این حدیث شک بسیار شده است و نیز درباره خدیج احادیث دیگری نقل شده است. رجوع به الاصابه ج 1 قسم 1 ص 106 شود
بچه انداختۀ ناقه پیش از اتمام مدت حمل. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از معجم الوسیط) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ، ناقه ای که پیش از مدت حمل زاده شده باشد. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس) (از قاموس) (از لسان العرب) ، کودک. (دهار) ، در تداول عامه فارسی زبانان خاصه زنان، از اعلام زنان مخفف خدیجه است. رجوع به خدیجه شود
بچه انداختۀ ناقه پیش از اتمام مدت حمل. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از معجم الوسیط) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ، ناقه ای که پیش از مدت حمل زاده شده باشد. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس) (از قاموس) (از لسان العرب) ، کودک. (دهار) ، در تداول عامه فارسی زبانان خاصه زنان، از اعلام زنان مخفف خدیجه است. رجوع به خدیجه شود
ابن عمرو بن العیربن الحشاف بن خدیج بن واهله بن حارثه بن هندبن حرام موسوم به زمل. ابن کلبی می گوید او بر پیغمبر وارد شد و به پیغمبر نامه نوشت و از برای پیغمبر لوائی بست و با این لواء در صفین با معاویه حاضر شد. (از انساب سمعانی)
ابن عمرو بن العیربن الحشاف بن خدیج بن واهله بن حارثه بن هندبن حرام موسوم به زمل. ابن کلبی می گوید او بر پیغمبر وارد شد و به پیغمبر نامه نوشت و از برای پیغمبر لوائی بست و با این لواء در صفین با معاویه حاضر شد. (از انساب سمعانی)