جدول جو
جدول جو

معنی خدرجک - جستجوی لغت در جدول جو

خدرجک
قریه ای است در بیست ویک هزاروپانصدگزی شمال شرقی خنک علاقۀ شیوه حکومت اعلی بدخشان افغانستان با مختصات جغرافیایی زیر: طول شرقی 71 درجه و یک دقیقه و ده ثانیه و عرض شمالی: 37 درجه و 34 دقیقه و 18 ثانیه، (از قاموس جغرافیائی افغانستان ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ رَ)
جرقّه. جریغّه. ضرام. (یادداشت بخط مؤلف). سوختگی و افروختگی زغال. (ناظم الاطباء). جمره. ذکو خدرک شعله زن. جذوه، خدرک آتش. والب، خدرک آتش که فروبمیرد. صفیف، چیزی که بر خدرک آتش نهند تا کباب گردد. ضرمه، خدرک آتش. مهل، خدرک که از نان فروریزد. ذکاء، خدرک شعله زن. جثوه، خدرک آتش. جاجم، خدرک آتش سخت شعله زن. ملّه، خدرک آتش. جمر، خدرک آتش دادن کسی را. (از منتهی الارب) ، پاره ای از چوب افروخته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دُ جَ)
مصغر درج، پیرایه دان زنان. درج. (دهار). رجوع به درج شود
لغت نامه دهخدا
(دَ جَ)
دهی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت، واقع در 255هزارگزی جنوب کهنوج و سه هزارگزی جنوب راه مالرو بیابان به انگهران. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
قریه ای است به فاصله هشتادوپنج هزارگزی جنوب شرقی بون، واقع در علاقۀ شیوه حکومت اعلی بدخشان افغانستان بمختصات جغرافیایی زیر: طول شرقی 71 درجه و 14 دقیقه و 58 ثانیه و عرض شمالی: 37 درجه و 23 دقیقه و 42 ثانیه، (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
لغت نامه دهخدا