جدول جو
جدول جو

معنی خدابیامرز - جستجوی لغت در جدول جو

خدابیامرز
(خُ مُ)
در تداول عوام، بمعنی مرحوم و مغفور است. (یادداشت بخط مؤلف). چون کسی درگذرد بازماندگان بوقت یاد از او دعای خیری برای او بصورت ’خدابیامرزد’ میکنند. این دعا اگر بصورت ’خدابیامرز’ درآید، بشکل عنوانی برای یادآوری مرده استعمال میشود. چون: آن ’خدابیامرز’ خیلی پول برای وارثانش گذاشت
لغت نامه دهخدا
خدابیامرز
((~. مُ))
مرحوم، شادروان، مغفور. (در مورد مرده گویند)
تصویری از خدابیامرز
تصویر خدابیامرز
فرهنگ فارسی معین
خدابیامرز
مرحوم، مغفور، شادروان
متضاد: خدانیامرز
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خدا بیامرز
تصویر خدا بیامرز
دربارۀ شخص مرده می گویند، مرحوم، شادروان
فرهنگ فارسی عمید
(خُ مُ)
عمل خدابیامرزی گفتن. عمل خدابیامرزی خواستن. (یادداشت بخط مؤلف) : خدایش بیامرزاد آن خواننده را چون بخواند. نویسندۀ عاجز مسکین رابخدابیامرزی یاد آرد. آمین. (دیباچۀ دیاتسارون)
لغت نامه دهخدا
(بَ اَ تَ)
برای مرده ای خدابیامرز گفتن. یاد کردن مرده را با کلمه خدابیامرزی. بوقت نام بردن از مرده ای کلمه خدابیامرزی برزبان راندن و بدین ترتیب برای او طلب مغفرت کردن
لغت نامه دهخدا
(بَ اَ کَ دَ)
طلب مغفرت کردن. مغفرت خواستن. آمرزش خواستن. برای مرده ای از خدا طلب مغفرت کردن. معمولاً چون کسی درگذرد زنده هایی که نام او را میبرندهمراه این نام بردن برای او خدابیامرزی می خواهند
لغت نامه دهخدا
تصویری از خدا بیامرز
تصویر خدا بیامرز
مرحوم شادروان مغفور (در مورد مرده گویند) : (بی بی خانم، آن خدا بیامرز وقتیکه رو بقبله بود بمن گفت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدا بیامرزی
تصویر خدا بیامرزی
خدا بیامرز گفتن طلب مغفرت (برای مرده)
فرهنگ لغت هوشیار