جدول جو
جدول جو

معنی خداآزاری - جستجوی لغت در جدول جو

خداآزاری
(خُ)
حالت آزار دادن خدا. عمل آزار دادن خدا. باز گشت از راه حق. عدم اطاعت حق
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ گَدَ / دِ)
آنکه از راه خدا برگشته است. آنکه با برگشت از راه خدا رنج خدا دهد:
نامه ات آنست کت آمد بدست
ای خداآزار و ای شیطان پرست.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(خُ)
منسوب به خداآباد. رجوع به خداآباد شود
لغت نامه دهخدا
(خُ)
ابواسحاق ابراهیم بن حمزه بن مکی بن محمد بن علی خداآبادی، مردی فاضل، صالح، باورع و عاقل از امامان و بزرگان دین بود. او بحدود سنۀ 500 ه. ق. عازم حجازشد و از بیابان گذشت. مبداء حرکت او از بصره بود و چون بمکه رسید با فرزندش ابوالمکارم حمزه بن ابراهیم مدتی در مکه مجاور شد و سپس بمدینه برگشت و بسال 501ه. ق. در مدینه فرمان یافت. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خدا آزاری
تصویر خدا آزاری
عمل خدا آزار ارتکاب اعمال ناپسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدای آزاری
تصویر خدای آزاری
عمل خدا آزار ارتکاب اعمال ناپسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدا آزار
تصویر خدا آزار
آنکه مرتکب کارهایی شود که خدا نپسندد
فرهنگ لغت هوشیار