جدول جو
جدول جو

معنی خثیمی - جستجوی لغت در جدول جو

خثیمی
(خُ ثَ)
نسبتی است به بنی خثیم. (از انساب سمانی)
لغت نامه دهخدا
خثیمی
(خُ ثَ)
ابومحمد عطأ بن ابی رباح القرشی مولی بن خثیم الفهری القرشی. اسم ابی رباح ’اسلم’ است. مولد او به ’جند’یمن بود و نشأت او بمکه اتفاق افتاد. او سیاه رنگ و اعور و لنگ بود و به آخر عمر نیز کور شد. خثیمی ازبزرگان علم و فضل تابعان بود. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ عَ)
منسوب به خثعم که نام کوهی است. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خَ عَ)
محمد بن عبدالله. وی از شاعران عرب بود و او راست: کتاب الشعر و الشعراء. رجوع به الفهرست ابن الندیم و عیون الاخبار ج 3 ص 168 و ج 2 ص 192 شود:
صلصل خواند همی شعر لبید و زهیر
نارو راند همی مدح جریر و خثم.
منوچهری
ابوجعفر محمد بن حسین بن حفص بن عمر خثعمی کوفی معروف به اشانی. (از انساب سمعانی). رجوع به ’اشانی’ شود
لغت نامه دهخدا
(خُ زَ می ی)
منسوب است به ابوبکر محمد بن اسحاق بن خزیمه. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ)
این کلمه منسوب به خریم است و آن نام مردی است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ)
اسحاق بن حسان بن قوصی، مکنی به ابویعقوب از شاعران دولت عباسی بود. ابوبکر خطیب در تاریخ خود می گوید ابویعقوب شاعر معروف به خریمی از خراسان بود و از ابناء سغد و به خریم بن عامر مری میرسید و به نام او هم منسوب است ولی بعد به بغداد فرودآمد. بعضی ها می گویند نسب او به عثمان بن خریم می رسد که پیشوایی جلیل و سیدی شریف بود و پدرش خریم موصوف به ناعم بود. ابوحاتم سجستانی خریمی را از اشعر شعرای مولدین می داند و از اشعار او جاحظ و احمد بن عبید بن ناصح نبذی آورده اند. (از انساب سمعانی). و رجوع به عیون الاخبار، چ قاهره سال 1925 میلادی ج 2 ص 128 و الموشح شود
لغت نامه دهخدا
(خُ ثَ)
از اعلام عرب است. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
فرج زن که بلند و درشت باشد. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خُ ثَ)
منسوب به خثم است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خُ ثَ)
نام جد حمید بن مالک بن خثم الخثمی. وی با واسطه از پیغمبر نقل میکند که ’غنم از چارپایان بهشت است’. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
مرقه و شوربایی که از حیوان صدف طلینا کنند، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
خیمه فروش. آنکه خیمه دوزد وفروشد. (یادداشت مؤلف). خیمه دوز. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خثیم
تصویر خثیم
بزرگ فوج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیمی
تصویر خیمی
تاژدوز تاژ فروش چادر فروش
فرهنگ لغت هوشیار