نام آبی بوده است به عالیه و در آن اشجع و عبس شریک بوده اند. نابغۀ ذبیانی در وصف آن آورده است: الی ذبیان حتی صبحتهم و دونهم الربائع والخبیت و نیز کثیر گفته است: و فی الیاس عن سلمی و فی الکبر الذی اصابک شغل للمحب المطالب فدع عنک سلمی اذاتی النأتی دونها وحلت باکناف الخبیت فغالب. (از یاقوت در معجم البلدان)
نام آبی بوده است به عالیه و در آن اشجع و عبس شریک بوده اند. نابغۀ ذبیانی در وصف آن آورده است: الی ذبیان حتی صبحتهم و دونهم الربائع والخبیت و نیز کثیر گفته است: و فی الیاس عن سلمی و فی الکبر الذی اصابک شغل للمحب المطالب فدع عنک سلمی اذاتی النأتی دونها وحلت باکناف الخبیت فغالب. (از یاقوت در معجم البلدان)
سیاهی که با آن ابرو راسیاه تر کنند. از مایه های زینت زنان، نوعی سیاهی برای زینت. (یادداشت بخط مؤلف) ، چیزی که با آن خال مصنوعی در روی گذارند. آنچه زنان بدان برنگ سیاه خال بر رخسار گذارند. (یادداشت بخط مؤلف)
سیاهی که با آن ابرو راسیاه تر کنند. از مایه های زینت زنان، نوعی سیاهی برای زینت. (یادداشت بخط مؤلف) ، چیزی که با آن خال مصنوعی در روی گذارند. آنچه زنان بدان برنگ سیاه خال بر رخسار گذارند. (یادداشت بخط مؤلف)
ابن راشد ناجی در کتاب فتوح سیف بن عمر از او نام برده است و از طریق زید بن اسلم آورده که خریت بن راشد رسول خدا را بین مکه و مدینه دروفد بنی سلمه بن لوی ملاقات کرد و پیغمبر به کلام آنها گوش داد و سپس به قریش گفت اینان قوم شدیدالخصومتی اند. سیف می گوید در جنگ جمل خریت به مضر بود و عبدالله بن عامر او را عاملی کوره ای از کوره های فارس داد. زبیر بن بکار می گوید خریت با علی علیه السلام بود تا آنکه حکمین حکم خود را دادند پس او علی را ترک کرد و بفارس رفت و علم مخالفت برافراشت و علی علیه السلام معقل بن قیس را با لشکری بسوی او فرستاد او نیز از عرب و نصاری مردم گرد کرد و بعرب دستور منع صدقه داد و بنصاری منع جزیه پس کثیری از نصاری که مسلمان شده بودند مرتد گشتند تا آنکه معقل به جنگ آنان رفت و رایتی برانگیخت و گفت هر که بزیر این رایت آید ایمن است پس کثیری از قوم خریت بزیر رایت او رفتند و از جان تأمین یافتند و بقیه شکست خوردند و در این واقعه خریت کشته شد. (از اصابه قسم اول ص 109). او را خریت الناجی نیز می گویند. رجوع شود به اعلام زرکلی چ 2 ج 2 ص 348
ابن راشد ناجی در کتاب فتوح سیف بن عمر از او نام برده است و از طریق زید بن اسلم آورده که خریت بن راشد رسول خدا را بین مکه و مدینه دروفد بنی سلمه بن لوی ملاقات کرد و پیغمبر به کلام آنها گوش داد و سپس به قریش گفت اینان قوم شدیدالخصومتی اند. سیف می گوید در جنگ جمل خریت به مضر بود و عبدالله بن عامر او را عاملی کوره ای از کوره های فارس داد. زبیر بن بکار می گوید خریت با علی علیه السلام بود تا آنکه حکمین حکم خود را دادند پس او علی را ترک کرد و بفارس رفت و علم مخالفت برافراشت و علی علیه السلام معقل بن قیس را با لشکری بسوی او فرستاد او نیز از عرب و نصاری مردم گرد کرد و بعرب دستور منع صدقه داد و بنصاری منع جزیه پس کثیری از نصاری که مسلمان شده بودند مرتد گشتند تا آنکه معقل به جنگ آنان رفت و رایتی برانگیخت و گفت هر که بزیر این رایت آید ایمن است پس کثیری از قوم خریت بزیر رایت او رفتند و از جان تأمین یافتند و بقیه شکست خوردند و در این واقعه خریت کشته شد. (از اصابه قسم اول ص 109). او را خریت الناجی نیز می گویند. رجوع شود به اعلام زرکلی چ 2 ج 2 ص 348
پست ناآمیخته، آرد سپید، پست کم روغن، غبار بلند رفته. (منتهی الارب) (آنندراج) ، بسیار درشت از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، شدید. صلب. و اصل آن سخت فارسی است معرب شده به سختیت تغییر یافته است، باریک از هر چیزی. (المعرب جوالیقی ص 179)
پست ناآمیخته، آرد سپید، پست کم روغن، غبار بلند رفته. (منتهی الارب) (آنندراج) ، بسیار درشت از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، شدید. صلب. و اصل آن سخت فارسی است معرب شده به سختیت تغییر یافته است، باریک از هر چیزی. (المعرب جوالیقی ص 179)