وادیی است بر دو منزل از مکه که آبش در بستان ابی عامر میریزد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یاقوت آرد: عرام گویدوادیی است نزدیک مکه بفاصله دو روز از آن که در بستان ابن عامر منتهی شود وبنی هلال در آن سکونت دارند و کوههای سراه و یسوم و فرقد در اطراف آن قرار دارند و دارای معدن برم است. در اخبار عمر (رض) آمده است که هنگامی که رسول خدا او را به غزا فرستاد وی به تربه رفت. اصمعی گوید تربه وادیی است به ضباب و طول آن سه شب است و در آن نخل و زرع و درختان میوه است و هلال و عامر بن ربیعه در آن شرکت داشتند. احمد بن محمد همدانی گوید: تربه و زبیه و بیشه سه وادی بزرگ اند، مسیر هر یک از آنها بیست روز است، پائین آنها نجد وبالای آنها سراه است. هشام گوید: تربه وادیی است از سراه شروع میشود و به نجران پایان می یابد، و باز گوید: خثعم مابین بیشه و تربه فرودآمدند و هنوز مستقر نشده بودند که اسلام ظهور کرد. مردی از ساکنان جبلین گفته که تربه آبی است در جانب غربی سلمی. (از معجم البلدان)
وادیی است بر دو منزل از مکه که آبش در بستان ابی عامر میریزد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یاقوت آرد: عرام گویدوادیی است نزدیک مکه بفاصله دو روز از آن که در بستان ابن عامر منتهی شود وبنی هلال در آن سکونت دارند و کوههای سراه و یسوم و فرقد در اطراف آن قرار دارند و دارای معدن برم است. در اخبار عمر (رض) آمده است که هنگامی که رسول خدا او را به غزا فرستاد وی به تربه رفت. اصمعی گوید تربه وادیی است به ضباب و طول آن سه شب است و در آن نخل و زرع و درختان میوه است و هلال و عامر بن ربیعه در آن شرکت داشتند. احمد بن محمد همدانی گوید: تربه و زبیه و بیشه سه وادی بزرگ اند، مسیر هر یک از آنها بیست روز است، پائین آنها نجد وبالای آنها سراه است. هشام گوید: تربه وادیی است از سراه شروع میشود و به نجران پایان می یابد، و باز گوید: خثعم مابین بیشه و تربه فرودآمدند و هنوز مستقر نشده بودند که اسلام ظهور کرد. مردی از ساکنان جبلین گفته که تربه آبی است در جانب غربی سلمی. (از معجم البلدان)
نام سرزمینی است بحوالی ضربه و بدانجا معدنی است که آنرا معدن خربه نامند. ابومنذر گوید خربه دختر قنص بن معدبن عدنان مادر بکر دختر ربیعه بن نزار بود که بدین سرزمین فرودآمد و نام او بر آنجا بماند. (از معجم البلدان)
نام سرزمینی است بحوالی ضربه و بدانجا معدنی است که آنرا معدن خربه نامند. ابومنذر گوید خربه دختر قنص بن معدبن عدنان مادر بکر دختر ربیعه بن نزار بود که بدین سرزمین فرودآمد و نام او بر آنجا بماند. (از معجم البلدان)
نام گاوی است که به تزویر شغالی که به دمنه موسوم است فریفته شد و با شیر جنگ کرد و کشته شدو این حکایتی است در کتاب کلیله و دمنه. (برهان). صحیح آن شنزبه است و شتربه مصحف آن است. (از انجمن آرا) (آنندراج). به اصطلاح کتاب کلیله و دمنه نام گاوی که به مکر و حیلۀ دمنه با شیر جنگ کرد و کشته شد و آن را شنزبه نیز گویند. (ناظم الاطباء). در فرهنگ رشیدی ’شنزبه’ (پس از شین نون و زا) آمده و گوید: ’بعضی به ضم شین و سکون تای قرشت و فتح رای مهمله خوانده اند و آن غلط است چنانکه از نسخ صحیحۀ کلیله و دمنه معلوم شده’. و در فرهنگ نظام نیز به ’شنزبه’ ضبط شده و شرحی پیرامون تصحیف کلمه آورده است. رجوع به شنزبه شود: با وی (برادر بزرگتر) دو گاو بود یکی را شتربه نام و دیگری را هندبه. (کلیله و دمنه). ایام دمنه طبع و مرا طالع است اسد من پای در گل از غم و حسرت چو شتربه. خاقانی. نخستین گفت کز خود برحذر باش چو گاو شتربه زان شیر جماش. نظامی. بگو تا بیاید به خونم برون به تزویر چون دمنه بر شتربه. نزاری قهستانی
نام گاوی است که به تزویر شغالی که به دمنه موسوم است فریفته شد و با شیر جنگ کرد و کشته شدو این حکایتی است در کتاب کلیله و دمنه. (برهان). صحیح آن شنزبه است و شتربه مصحف آن است. (از انجمن آرا) (آنندراج). به اصطلاح کتاب کلیله و دمنه نام گاوی که به مکر و حیلۀ دمنه با شیر جنگ کرد و کشته شد و آن را شنزبه نیز گویند. (ناظم الاطباء). در فرهنگ رشیدی ’شنزبه’ (پس از شین نون و زا) آمده و گوید: ’بعضی به ضم شین و سکون تای قرشت و فتح رای مهمله خوانده اند و آن غلط است چنانکه از نسخ صحیحۀ کلیله و دمنه معلوم شده’. و در فرهنگ نظام نیز به ’شنزبه’ ضبط شده و شرحی پیرامون تصحیف کلمه آورده است. رجوع به شنزبه شود: با وی (برادر بزرگتر) دو گاو بود یکی را شتربه نام و دیگری را هندبه. (کلیله و دمنه). ایام دمنه طبع و مرا طالع است اسد من پای در گل از غم و حسرت چو شتربه. خاقانی. نخستین گفت کز خود برحذر باش چو گاو شتربه زان شیر جماش. نظامی. بگو تا بیاید به خونم برون به تزویر چون دمنه بر شتربه. نزاری قهستانی